kaftan

/ˈkæftæn//ˈkæftæn/

رجوع شود به: caftan، قبا، خرقه، جبه، خفتان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of caftan.

جمله های نمونه

1. Through the kaftan market, bright with colours hanging outside, smelling leather and the not too distant tannery.
[ترجمه گوگل]از طریق بازار کفتان، روشن با رنگ‌های آویزان بیرون، بوی چرم و دباغی نه چندان دور
[ترجمه ترگمان]از میان پیراهن پشمی که با رنگ های رنگارنگ بیرون آویخته بود، بوی چرم می داد و این دباغی چندان دور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dressed this evening in a stunning kaftan, oblivious to the damage wrought upon his kitchen, he was definitely on form.
[ترجمه گوگل]امروز عصر با پوشیدن یک کافتان خیره کننده، غافل از آسیب های وارد شده به آشپزخانه اش، او قطعاً در فرم بود
[ترجمه ترگمان]لباس شب را با پالتو خیره کننده پوشیده بود و به خسارتی که بر آشپزخانه او وارد شده بود توجه نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her burst of colourful clothing – a purple kaftan, skinny jeans and high heels – was almost defiant in a city where women still scurry around in burkas.
[ترجمه گوگل]انبوه لباس های رنگارنگ او - کافتان بنفش، شلوار جین تنگ و کفش پاشنه بلند - تقریباً در شهری که زنان هنوز هم با برقع در آن اطراف می چرخند، ناپسند بود
[ترجمه ترگمان]لباس های رنگارنگ او - یک شلوار جین بنفش، یک شلوار جین لاغر و پاشنه های بلند - تقریبا در شهری که زنان هنوز در burkas حرکت می کنند، جسورانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At the Met in New York, he took curtain calls wearing a beaded gold kaftan.
[ترجمه گوگل]در Met در نیویورک، او با پوشیدن یک کفتان طلایی مهره‌دار، با پرده‌ها تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]در مت در نیویورک، او تماس هایی را با لباس عروسی منجوق دوزی شده در نیویورک به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. John van Loon had been sent home from work for wearing a kaftan and he laughed about it.
[ترجمه گوگل]جان ون لون به خاطر پوشیدن کافتان از محل کار به خانه فرستاده شده بود و او به این موضوع خندید
[ترجمه ترگمان]جان ون loon از کار برای پوشیدن a به خانه فرستاده شده بود و او در این باره می خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Philippa's physique was remarkably similar to Duke's, although, unlike Duke, Philippa was wearing a kaftan.
[ترجمه گوگل]هیکل فیلیپا به طرز چشمگیری شبیه به دوک بود، اگرچه برخلاف دوک، فیلیپا کافتان به تن داشت
[ترجمه ترگمان]اندام فیلیپا شبیه به دوک بود، با این وجود، برخلاف دوک، فیلیپا یک لباس زنانه به تن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mariotto sent an American model down the catwalk draped in the ankle-length, long-sleeved kaftan made of natural fiber.
[ترجمه گوگل]ماریوتو یک مدل آمریکایی را با کافتان آستین بلند که از الیاف طبیعی ساخته شده بود تا مچ پا پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]Mariotto یک مدل آمریکایی را برای پایین کردن پیاده رو با طول قوزک پا، kaftan آستین بلند که از فیبر طبیعی ساخته شده بود، فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No one of any style repute actually wears a kaftan or a sarong.
[ترجمه گوگل]هیچ کس با هر سبکی که شهرت دارد، در واقع کافتان یا سارافون نمی پوشد
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از شهرت این سبک در واقع یک kaftan یا a را به تن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Allah is great and he sent me my miracle child to keep our people safe," she told Reuters, adjusting her tight purple hijab which crowns a multi-colored kaftan.
[ترجمه گوگل]او به رویترز گفت: «خدا بزرگ است و او فرزند معجزه ام را برای من فرستاد تا مردم ما در امان باشند »
[ترجمه ترگمان]او به رویترز گفت: \"خداوند بزرگ است و او به من miracle را فرستاد تا مردم ما را در امان نگه دارد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• caftan, long belted tunic made of rich fabric worn by men in the middle east; long loose dress worn by women; loose shirt

پیشنهاد کاربران

بپرس