🔸 معادل فارسی:
- وضعیت کابوس وار و بی منطق
- شرایط پر از بوروکراسی و بی عدالتی
- موقعیت گیج کننده و غیرقابل فهم
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( ادبی – اصلی ) :**
شرایطی که یادآور داستان های فرانتس کافکا است: پر از قوانین پیچیده، بوروکراسی سنگین، بی عدالتی و حس گیر افتادن در سیستمی غیرانسانی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: �سر و کله زدن با این اداره مثل یک موقعیت کافکائی است. �
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای توصیف وضعیتی که فرد در برابر ساختارهای غیرشفاف و غیرمنطقی درمانده می شود.
3. ** ( استعاری – تصویری ) :**
مثل کابوس، فرد در شبکه ای از قوانین و نیروهای نامرئی گرفتار است، بدون راه خروج.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
از نام نویسنده ی اتریشی - چک، **فرانتس کافکا** ( 1883–1924 ) . آثار او مانند *محاکمه* و *قصر* سرشار از شخصیت هایی هستند که در برابر نظام های بی رحم و غیرمنطقی گرفتار می شوند. اصطلاح �Kafkaesque� بعدها وارد زبان انگلیسی شد و در فارسی به صورت �کافکائی� ترجمه شد.
- وضعیت کابوس وار و بی منطق
- شرایط پر از بوروکراسی و بی عدالتی
- موقعیت گیج کننده و غیرقابل فهم
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( ادبی – اصلی ) :**
شرایطی که یادآور داستان های فرانتس کافکا است: پر از قوانین پیچیده، بوروکراسی سنگین، بی عدالتی و حس گیر افتادن در سیستمی غیرانسانی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: �سر و کله زدن با این اداره مثل یک موقعیت کافکائی است. �
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای توصیف وضعیتی که فرد در برابر ساختارهای غیرشفاف و غیرمنطقی درمانده می شود.
3. ** ( استعاری – تصویری ) :**
مثل کابوس، فرد در شبکه ای از قوانین و نیروهای نامرئی گرفتار است، بدون راه خروج.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
از نام نویسنده ی اتریشی - چک، **فرانتس کافکا** ( 1883–1924 ) . آثار او مانند *محاکمه* و *قصر* سرشار از شخصیت هایی هستند که در برابر نظام های بی رحم و غیرمنطقی گرفتار می شوند. اصطلاح �Kafkaesque� بعدها وارد زبان انگلیسی شد و در فارسی به صورت �کافکائی� ترجمه شد.