juvenility

/ˌdʒuːvəˈnɪlɪtiː//ˌdʒuːvɪˈnɪlɪtɪ/

خردسالی، نوجوانی، بچگی، بچگی رفتار کودکانه، خامی

جمله های نمونه

1. Juvenility cofactors have been identified as terpenes.
[ترجمه گوگل]کوفاکتورهای جوانی به عنوان ترپن ها شناسایی شده اند
[ترجمه ترگمان]juvenility cofactors به عنوان terpenes شناسایی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The juvenility of theory and practice makes us carry through further theoretic discussion necessarily.
[ترجمه گوگل]جوان بودن نظریه و عمل ما را وادار می کند که لزوماً بحث های نظری بیشتری را پیش ببریم
[ترجمه ترگمان]نظریه و عمل نظریه و عمل باعث می شود که ما لزوما بحث نظری بیشتری را ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Liability insurance, as juvenility in insurance the purpose of allocating the risks caused by industry revolution.
[ترجمه گوگل]بیمه مسئولیت به عنوان جوانی در بیمه هدف تخصیص خطرات ناشی از انقلاب صنعت است
[ترجمه ترگمان]مسیولیت بیمه، به عنوان juvenility در بیمه، هدف تخصیص خطرات ناشی از انقلاب صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Juvenility confactors have been identified as terpenes.
[ترجمه گوگل]کنفاکتورهای جوانی به عنوان ترپن ها شناسایی شده اند
[ترجمه ترگمان]juvenility confactors به عنوان terpenes شناسایی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The juvenility of theory and practice makes us carry further theoretic discussion necessarily.
[ترجمه گوگل]جوان بودن نظریه و عمل ما را وادار می کند که لزوماً بحث نظری بیشتری را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]نظریه و عمل باعث می شود که ما لزوما بحث نظری بیشتری را به همراه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion ER, PR and ACTH may be the important pathogeny for the occurrence or in pathological process of breast fibroadenoma of juvenility.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ER، PR و ACTH ممکن است پاتوژن مهمی برای بروز یا در فرآیند پاتولوژیک فیبروآدنوم پستان جوانی باشند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری شبکه اندو پلاسمیک، PR و ACTH ممکن است برای وقوع یا در فرآیند pathological fibroadenoma پستان juvenility مهم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• youthfulness, childhood; youth; immaturity

پیشنهاد کاربران

بپرس