justiciar


معنی: دادرس عالیرتبه، داور والامقام، مامور قضایی عالیرتبه
معانی دیگر: رجوع شود به: justiciary

مترادف ها

دادرس عالی رتبه (اسم)
justiciar

داور والامقام (اسم)
justiciar

مامور قضایی عالی رتبه (اسم)
justiciar

انگلیسی به انگلیسی

• high court judge in medieval england; justiciary

پیشنهاد کاربران

جاستیسی آر
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
قاضی ارشد / مقام عالی قضایی / داور کل / مسئول اجرای عدالت
در زبان محاوره ای:
قاضی کل، رئیس دادگاه، کسی که عدالت رو اجرا می کرد
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تاریخی – بریتانیا ) :**
مقام عالی رتبه قضایی در انگلستان قرون وسطی، که نماینده ی پادشاه در امور قضایی و اجرایی بود
مثال: The Justiciar governed England in the king’s absence.
جاستیسی آر در غیاب پادشاه، اداره ی انگلستان رو برعهده داشت.
2. ** ( حقوقی – رسمی ) :**
در برخی متون حقوقی یا فانتزی، به کسی گفته می شه که مسئول اجرای عدالت یا نظارت بر قانون مداریه
مثال: In the fantasy novel, the Justiciar judged crimes across the realm.
در رمان فانتزی، جاستیسی آر بر جرایم سراسر قلمرو نظارت می کرد.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
نماد عدالت خواهی یا قدرت قضایی مطلق در متون ادبی یا فلسفی
مثال: He saw himself as a justiciar of moral truth.
خودشو داور حقیقت اخلاقی می دید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
chief justice – high judge – law enforcer – magistrate – adjudicator