juniper

/ˈdʒuːnəpər//ˈdʒuːnɪpə/

معنی: پیرو، سرو کوهی
معانی دیگر: (گیاه شناسی) ارس، اربس، (درختان و بته های همیشه سبز از جنس juniperus و خانواده ی cypress که چوب خوشبو دارند و روغنی که از کاج های آنها گرفته می شود کاربرد دارویی و غیره دارد)، سرو کوهی communis juniperus

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of evergreen shrubs or small trees bearing cones that produce a blue-gray berrylike fruit.

جمله های نمونه

1. A jay emerged from the juniper bush in a flash of blue feathers.
[ترجمه گوگل]از بوته درخت عرعر در پرهای آبی پرهای آبی بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]زاغ از بوته سرو کوهی با برق پره ای آبی بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Used extensively in local cuisine, the juniper grows wild in the hills around the medieval walled town of Gubbio.
[ترجمه گوگل]درخت عرعر که به‌طور گسترده در غذاهای محلی استفاده می‌شود، به‌طور وحشی در تپه‌های اطراف شهر قرون وسطایی گوبیو می‌روید
[ترجمه ترگمان]سرو کوهی به طور گسترده در غذاهای محلی استفاده می شود، در تپه های اطراف شهر walled قرون وسطایی of به طور وحشی می روید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Over the years, juniper berries have come to be considered the classic flavoring for game.
[ترجمه گوگل]در طول سال ها، توت های عرعر به عنوان طعم دهنده کلاسیک برای بازی در نظر گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، انواع توت کوهی به سبک کلاسیک برای بازی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The family floral emblem included the Juniper.
[ترجمه گوگل]نماد گل خانواده شامل درخت عرعر بود
[ترجمه ترگمان]the، نماد این خانواده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The village of Juniper Green may take its name from the Juniper bushes which once covered the lower slopes of the Pentlands.
[ترجمه گوگل]نام روستای Juniper Green ممکن است از بوته های Juniper گرفته شده باشد که زمانی دامنه های پایینی Pentlands را پوشانده بودند
[ترجمه ترگمان]دهکده ای که سبز می شد نام خود را از میان بوته ها پنهان می کرد که روزگاری دامنه های پایین دره Pentlands را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Add the thyme, bay leaves, potatoes and juniper with the sausages.
[ترجمه گوگل]آویشن، برگ بو، سیب زمینی و ارس را با سوسیس اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]آویشن، برگ های خلیج، سیب زمینی و juniper را با سوسیس ها اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Juniper berries mix nicely with peppercorns, bay leaves, tarragon, allspice, and fennel.
[ترجمه گوگل]توت های عرعر به خوبی با دانه های فلفل، برگ بو، ترخون، فلفل دلمه ای و رازیانه مخلوط می شوند
[ترجمه ترگمان]انواع تمشک و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی را با آن مخلوط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add bay leaves, chili peppers, coriander seed, juniper berries, cinnamon stick, and thyme.
[ترجمه گوگل]برگ بو، فلفل چیلی، تخم گشنیز، توت درخت عرعر، چوب دارچین و آویشن را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]برگ خلیج، فلفل چیلی، دانه گشنیز، دانه های سرو کوهی، چوب دارچین و آویشن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Secluded gurgling tubs overlook mountain landscapes of pinon, juniper and scrub oak.
[ترجمه گوگل]وان‌های منزوی غرغره‌ای مشرف به مناظر کوهستانی پینون، درخت عرعر و بلوط است
[ترجمه ترگمان]tubs Secluded از مناظر کوهستان of، سرو کوهی و scrub استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Initially, juniper berries are green and then turn from dark blue to black as they get riper.
[ترجمه گوگل]توت‌های درخت عرعر در ابتدا سبز هستند و با رسیدن به رنگ آبی تیره به سیاه تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دانه های سرو کوهی سبز هستند و سپس از آبی تیره به سیاه تبدیل می شوند تا بتوانند پخته تر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That place with its sweeping cedar trees and juniper.
[ترجمه گوگل]آن مکان با درختان سرو گسترده و درخت عرعر
[ترجمه ترگمان]آن مکان با درخت های سدر یک و juniper
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A drop of juniper can also be rubbed into your forearms and solar plexus.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید یک قطره درخت عرعر را به ساعد و شبکه خورشیدی خود بمالید
[ترجمه ترگمان]یک قطره از juniper نیز می تواند به forearms و شبکه شمسی نیز مالیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Smoky, crisp and dry, with traces of juniper and sage and admirable length.
[ترجمه گوگل]دودی، ترد و خشک، با آثار ارس و مریم گلی و طول قابل تحسین
[ترجمه ترگمان]Smoky، خشک و خشک، با نشانه هایی از juniper و sage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dried juniper berries are widely available in whole berry form, about half the size of small blueberries.
[ترجمه گوگل]توت های ارس خشک به طور گسترده ای به شکل توت کامل، تقریباً نصف اندازه زغال اخته کوچک در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]میوه های خشک سرو کوهی به طور گسترده در کل شکل و حدود نیمی از ذغال آخته در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیرو (اسم)
satellite, adherent, follower, disciple, impersonator, cohort, henchman, juniper

سرو کوهی (اسم)
gorse, juniper

انگلیسی به انگلیسی

• cone bearing evergreen shrub or tree whose berries yield an oil which is used in medicine as a stimulant and diuretic
a juniper is an evergreen bush with purple berries which can be used in cooking and medicine.

پیشنهاد کاربران

بپرس