عجله کردن - اصطلاح
Wait for instructions dont jump the gun
زودتر از موعد عمل کردن - اصطلاح
They jumped the gun and started the project without approval
هول شدن - اصطلاح
Try not to jump the gun when you hear the news
زودتر از موعد عمل کردن - اصطلاح
هول شدن - اصطلاح
به اصطلاح ایرانی: شیش ماهه بدنیا اومده
شتابزده عمل کردن
نسنجیده اقدام کردن
نسنجیده اقدام کردن
شروع کردن کاری قبل از این که موقع اش باشه. اصطلاح