jumping off place

/ˈdʒəmpɪŋˈɒfˈpleɪs//ˈdʒʌmpɪŋɒfpleɪs/

جای دورافتاده، اون سر دنیا، بیخ گور سیاه، نقطه یا مبداء، شروع بکاری، نقطه عزیمت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an isolated or remote area, considered as the edge of civilization.

(2) تعریف: the point of departure, as for a trip or project.

پیشنهاد کاربران

سکوی پرش
نقطه ای که یک فعالیت یا رویداد آغاز به شکلگیری میکند:
نقطۀ پرش، نقطۀ شروع، آستانۀ شکلگیری

بپرس