انجام یک سری کار های دشوار برای رسیدن به هدف ،
هفت خان رستم را طی کردن
هفت خان رستم را طی کردن
از هیچ تلاشی فروگذاری نکردن
معنی آن در عرصه تجاری: عبور از موانع و انجام کارهای دشوار برای رسیدن به هدف.
“They finally signed the contract, but they made us jump through a lot of hoops before they did. ”
منبع:
https://share. america. gov/fa
منبع:
دست و پا زدن، به این در و آن در زدن
هفت خوان رستم را طی کردن
خوش خدمتی کردن، خایه مالی کردن،
جدا از اون تعاریفی که دوستان لطف کردن، به عقیده حقیر، برا درک معنای این عبارت، شما فقط کافیه به ترجمه تحت اللفظیش نگاه کنین، که میشه 《 پرش از طریق حلقه ها 》، به همین راحتی،
درواقع پرش از حلقه ها ر همونطور که در نمایش سیرک ها دیدین؛ یه آزمونه برا تمرین هوش و فرمانبردای حیواناته. حالا بنده با استفاده از این ترجمه تحت اللفظی 3 تا معنی، در اختیارتون میذارم:
... [مشاهده متن کامل]
پس یکی از معانی این عبارت شد: 1_ آزمون برا تمرین هوش و فرمانبردای حیوانات با استفاده از حلقه هایی که حیونات از اونا رد بشن.
2_ به اون《 وسیله یا حلقه ای هم که برای این منظور استفاده میشه》 هم میتونیم این عنوان ر بدیم.
3_ تو یکی از تعریف های انگلیسی این عبارت اومده:《انجام یک سری از کارها که دشوار یا آزار دهنده هستند، اما برای دستیابی به امری ضروری است》همونطور که میدونیم عبور از این حلقه ها چه برای مربی و چه برای اون حیوون دست آموز دشوار و حتی رنج آوره اما چه مربی برای سرگرم کردن تماشاچی و چه اون حیوون برای رسیدن به پاداش، ناگزیر از انجام دادنش هستن.
درواقع پرش از حلقه ها ر همونطور که در نمایش سیرک ها دیدین؛ یه آزمونه برا تمرین هوش و فرمانبردای حیواناته. حالا بنده با استفاده از این ترجمه تحت اللفظی 3 تا معنی، در اختیارتون میذارم:
... [مشاهده متن کامل]
پس یکی از معانی این عبارت شد: 1_ آزمون برا تمرین هوش و فرمانبردای حیوانات با استفاده از حلقه هایی که حیونات از اونا رد بشن.
2_ به اون《 وسیله یا حلقه ای هم که برای این منظور استفاده میشه》 هم میتونیم این عنوان ر بدیم.
3_ تو یکی از تعریف های انگلیسی این عبارت اومده:《انجام یک سری از کارها که دشوار یا آزار دهنده هستند، اما برای دستیابی به امری ضروری است》همونطور که میدونیم عبور از این حلقه ها چه برای مربی و چه برای اون حیوون دست آموز دشوار و حتی رنج آوره اما چه مربی برای سرگرم کردن تماشاچی و چه اون حیوون برای رسیدن به پاداش، ناگزیر از انجام دادنش هستن.
به هر دری زدن،
to have to do a lot of things that seem difficult or unnecessary in order to achieve something:
We had to jump through hoops to get my Dad admitted to the hospital.
پدرمون در اومد ( خودمونو کشتیم ) تا بتونیم بابا رو راضی کنیم تو بیمارستان بستری بشه.
پدرمون در اومد ( خودمونو کشتیم ) تا بتونیم بابا رو راضی کنیم تو بیمارستان بستری بشه.
هفت خان رستم را طی کردن
I had to jump through hoops to get a visa. I was asked to prepare different kind of documents.