jump on


(خودمانی) سخت سرزنش کردن، سرکوفت زدن

جمله های نمونه

1. Helicopters helped fire crews get a jump on the blaze.
[ترجمه گوگل]هلیکوپترها به خدمه آتش نشانی کمک کردند تا روی آتش بپرند
[ترجمه ترگمان]بالگردها به خدمه آتش کمک کردند تا بر روی آتش بپرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We're going to jump on the enemy patrol party later this evening.
[ترجمه گوگل]بعدازظهر قرار است به مهمانی پاتک دشمن بپریم
[ترجمه ترگمان]امشب باید برای گشت و گذار دشمن به گشت و گذار دشمن حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He will jump on every little mistake you make, no matter how trivial.
[ترجمه سمیه] اون هر اشتباه کوچکی که بکنی رو سرزنش خواهد کرد، مهم نیت چقدر بی اهمیت باشه
|
[ترجمه کلاهدوز] اشتباهاتت هرقدر هم ناچیز باشن باز هم بهانه ای به دستش میدن تا تو رو سرزنش بکنه .
|
[ترجمه گوگل]او از روی هر اشتباه کوچکی که مرتکب شوید می پرد، مهم نیست چقدر پیش پا افتاده است
[ترجمه ترگمان]هر اشتباهی که می کنی روی هر اشتباهی که می کنی، می افته، مهم نیست چقدر مبتذل باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He used to jump on me for every little mistake.
[ترجمه Somaye] او قبلنا برای هر اشتباه کوچک به من سرکوفت میزد
|
[ترجمه گوگل]برای هر اشتباه کوچکی روی من می پرید
[ترجمه ترگمان]اون همیشه برای هر اشتباه کوچیکی از من سو استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He will jump on anyone who contradicts him.
[ترجمه Somaye] او به هر کسی که باهاش مخالف باشه انتقاد شدید خواهد کرد. ( سرکوفت خواهد زد )
|
[ترجمه گوگل]او به هر کسی که با او مخالفت کند می پرد
[ترجمه ترگمان]اون از هر کسی که با اون مخالفت کنه میپره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I want to get a jump on my Christmas shopping.
[ترجمه گوگل]من می‌خواهم در خرید کریسمس جهشی داشته باشم
[ترجمه ترگمان] میخوام برم خرید کریسمس - م
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My maths teacher really used to jump on us when we got our answers wrong.
[ترجمه گوگل]معلم ریاضی من واقعاً زمانی که ما پاسخ‌هایمان را اشتباه می‌گرفتیم، به ما می‌پرید
[ترجمه ترگمان]معلم ریاضی من واقعا زمانی که به پاسخ های ما اشتباه رسید روی ما می پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Competitors are certain to jump on the bandwagon with rival systems and Nimslo's much-vaunted patents could be unable to stop them.
[ترجمه گوگل]مطمئناً رقبا با سیستم‌های رقیب وارد رقابت خواهند شد و پتنت‌های بسیار تحسین‌شده نیمسلو نمی‌توانند مانع از آن شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که رقابت کنندگان در رقابت با سیستم های رقیب خود به کار خود ادامه دهند و امتیاز انحصاری Nimslo می تواند آن ها را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then they jump on to their prey, paralyse it and feed on it.
[ترجمه گوگل]سپس به سمت طعمه خود می پرند، آن را فلج می کنند و از آن تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]سپس به سمت طعمه خود می جهند، آن را فلج می کنند و از آن تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This chapter covers the basics of how to jump on and join in.
[ترجمه گوگل]این فصل اصول اولیه نحوه پرش و پیوستن به آن را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]در این بخش اصول چگونگی پرش و پیوستن به آن ها را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They then jump on to the runners behind the toboggan, steering and restraining it with ropes.
[ترجمه گوگل]آنها سپس به سمت دونده های پشت توباگان می پرند و آن را با طناب هدایت و مهار می کنند
[ترجمه ترگمان]بعد مثل این که با طناب دار نی در پشت سر toboggan پشت سر سورتمه نشسته باشند و با طناب it را نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's platforms aplenty to jump on, and loads of collectable weapons to see off Krip's stormtroopers.
[ترجمه گوگل]پلتفرم‌های فراوانی برای پرش و سلاح‌های قابل جمع‌آوری برای دور زدن طوفان‌بازان کریپ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی سلاح در حال پرش هستند و تعداد زیادی سلاح collectable برای دیدن stormtroopers های Krip وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the petition is advertised, more creditors may jump on the bandwagon.
[ترجمه گوگل]اگر این دادخواست تبلیغ شود، طلبکاران بیشتری ممکن است از آن استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این درخواست تبلیغ شود، افراد بیشتری از این درخواست پشتیبانی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This allows presidential candidates to jump on their bandwagons without being held accountable for their extreme positions.
[ترجمه گوگل]این به نامزدهای ریاست‌جمهوری اجازه می‌دهد تا بدون پاسخگو شدن به مواضع افراطی خود، از قدرت خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]این امر به کاندیداهای ریاست جمهوری اجازه می دهد تا بدون اینکه مسئول مواضع افراطی خود باشند، بر روی bandwagons خود بپرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And they all jump on me from great heights till corns on my hand seem like the fringe benefits of delirious joy.
[ترجمه گوگل]و همه آنها از بلندی بر روی من می پرند تا جایی که میخچه های روی دستم مانند مزایای حاشیه ای شادی هذیانه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]و همه آن ها از ارتفاعات بزرگ به طرف من می پرند تا اینکه در حالی که دستم به نوعی از شادی هذیان آمیز برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

to criticize someone as soon as they have done something wrong or said something that you disagree with:
انتقاد کردن از کسی به محض اینکه کار اشتباهی انجام داده یا چیزی گفته که شما با آن مخالف هستید
...
[مشاهده متن کامل]

****************************************************************************************************
مثال؛
“The teacher jumped on the student for talking in class. ”
A coach might jump on a player for making a mistake during a game.
In a workplace, a supervisor might jump on an employee for not following proper procedures.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-scold/• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/jump-on
To “jump on” means to quickly join or participate in something. It implies taking immediate action and not missing out on an opportunity or event.
پیوستن یا مشارکت سریع در چیزی. این به معنای اقدام فوری و از دست ندادن فرصت یا یک رویداد است.
...
[مشاهده متن کامل]

“I’m going to jump on the bandwagon and try out this new trend. ”
In a social context, a person might say, “Let’s jump on the opportunity to go to that concert together. ”
A colleague might say, “I heard there’s a job opening in another department. I’m going to jump on that opportunity. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-engage/
Jump on somebody
از کسی جلو زدن
جلو افتادن
با اشتیاق توجه کردن
the paper jumped on the inconsistencies of his stories
انتقاد شدید
we had sergeants and inspectors jumping on us for the least little thing
حمله ی ناگهانی
two men jumped on him from behind

بپرس