julie

/ˈdʒuːli//ˈdʒuːli/

اسم خاص مونث

جمله های نمونه

1. julie bought herself a dress
جولی برای خودش پیراهنی خرید.

2. julie called me
جولی مرا صدا زد،جولی به من تلفن زد.

3. julie chose him as her husband
جولی او را به شوهری انتخاب کرد.

4. julie enjoys reading travels
جولی از خواندن سفر نامه لذت می برد.

5. julie got her masters's degree from texas a & m university
جولی درجه ی فوق لیسانس خود را از دانشگاه تگزاس ا. اند. ام گرفت.

6. julie has a pleasing personality
جولی شخصیت دلپذیری دارد.

7. julie has long lashes
جولی مژه های بلند دارد.

8. julie is apt at making toys
جولی در ساختن اسباب بازی مهارت دارد.

9. julie is artistically gifted
جولی از نظر هنری مستعد است.

10. julie is engrossed in the book
جولی غرق در مطالعه ی کتاب است.

11. julie is learning spanish with great facility
جولی به آسانی اسپانیایی یاد می گیرد.

12. julie nuzzled her head against the pillow
جولی سر خود را روی متکا قرار داد.

13. julie only saw the elephant from afar
جولی فقط فیل را از دور دید.

14. julie portioned the food equally among us
جولی خوراک را بطور مساوی بین ما تقسیم کرد.

15. julie put money into her account
جولی پول به حساب خود ریخت.

16. julie rested her hand on my shoulder
جولی دستش را روی شانه ام نهاد.

17. julie seasoned the food with onions, garlic, and lime juice
جولی خوراک را با پیاز و سیر و آبلیمو چاشنی زد.

18. julie shut the book and got up
جولی کتاب را بست و از جا برخاست.

19. julie squashed a fly on the windowpane
جولی مگس روی شیشه ی پنجره را له کرد.

20. julie stood under the tree
جولی زیر درخت ایستاده بود.

21. julie takes two showers each day
جولی در روز دوبار دوش می گیرد.

22. julie took a bite of the apple and said, "o, how delicious!"
جولی گازی به سیب زد و گفت: ((به،چه خوش طعم است !)).

23. julie was playing with her celluloid ducks
جولی با مرغابی های پلاستیکی خود بازی می کرد.

24. julie was wearing a long black skirt
جولی یک دامن سیاه و بلند پوشیده بود.

25. julie went to see about the kitchen
جولی رفت تا به آشپزخانه رسیدگی کند.

26. julie wore a white dress
جولی یک پیراهن سفید پوشیده بود.

27. julie works a 40-hour week
جولی هفته ای 40 ساعت کار می کند.

28. miss julie
دوشیزه جولی

29. miss julie aryanpur
دوشیزه جولی آریان پور

30. mehri and julie and three other girls
مهری و جولی و سه دختر دیگر

31. mehri and julie are very precious to me
مهری و جولی برایم خیلی عزیز هستند.

32. mehri and julie used to draw animal pictures quite well
مهری و جولی تصویر حیوانات را خیلی خوب می کشیدند.

33. my daughter julie is very photogenic
دخترم جولی خیلی خوش عکس است.

34. my daughter julie will take her m. a. comprehensives in may
دخترم جولی امتحانات جامع کارشناسی ارشد خود را در ماه مه خواهد داد.

35. as a baby, julie was a doll
در کودکی جولی مثل عروسک بود.

36. how nice of julie to bring the flowers
جولی چقدر لطف کرد که گل ها را آورد.

37. i dusted and julie tidied up the room
من گردگیری کردم و جولی اتاق را مرتب کرد.

38. men looked at julie in mute admiration
مردها با تحسین همراه با سکوت به جولی نگاه می کردند.

39. i have arranged with julie to go with them
با جولی قرار گذاشته ام که با آنها بروم.

40. my reliance on mehri and julie
اتکای من به مهری و جولی

41. the ingratiating smile of my daughter, julie
لبخند دلچسب دخترم جولی

42. when the other players were injured, julie carried the team
وقتی که سایر بازیکنان مصدوم شدند جولی تیم را رهبری کرد.

43. i was overjoyed to see my daughter julie
از دیدن دخترم جولی غرق در سرور شدم.

44. the first and second prizes went to mehri and julie respectively
جایزه ی اول و دوم به ترتیب به مهری و جولی تعلق گرفت.

45. he cut a spray from the tree and gave it to julie
یک شاخه گل و برگ دار از درخت کند و به جولی داد.

انگلیسی به انگلیسی

• female first name

پیشنهاد کاربران

بپرس