• (1)تعریف: a device or appliance used for extracting juice from fruits or vegetables.
• (2)تعریف: (slang) one who drinks alcoholic drinks habitually or excessively.
جمله های نمونه
1. We've got a juicer, a blender, a coffee grinder - in fact all manner of kitchen gadgetry.
[ترجمه گوگل]ما یک آبمیوهگیری، یک مخلوطکن، یک آسیاب قهوه داریم - در واقع همه انواع وسایل آشپزخانه [ترجمه ترگمان]ما یک juicer، یک مخلوط کن و یک قهوه coffee در حقیقت آشپزخانه داریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We also liked the citrus juicer, below, and the cheese grater, complete with a collecting dish.
[ترجمه گوگل]ما همچنین از آبمیوه گیری مرکبات زیر و رنده پنیر همراه با ظرف جمع آوری خوشمان آمد [ترجمه ترگمان]ما همچنین از آب پرتقال گیری، پایین، و پنیر grater استفاده کردیم که با یک ظرف گرد آوری کامل شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was there to talk about his juicer, which makes fresh juice from fruits and vegetables.
[ترجمه گوگل]او آنجا بود تا درباره آبمیوه گیری خود صحبت کند که آب میوه تازه از میوه ها و سبزیجات درست می کند [ترجمه ترگمان]او در آنجا بود تا درباره آب میوه گیری، که آب تازه را از میوه ها و سبزیجات تازه می کند، صحبت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mary is messing with the broken juicer and trying to fix it.
[ترجمه sofoya] ابمیوه گیری مری خراب است و تلاش میکند ان را درست کند
|
[ترجمه گوگل]مری در حال خراب شدن آبمیوه گیری است و سعی می کند آن را تعمیر کند [ترجمه ترگمان]ماری با مامورین آتش نشانی شکسته کار می کند و می کوشد آن را تعمیر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Design: Electric juicer with cast aluminum base, stainless steel container, polyacetal copolymer strainer and 3 reamer sizes.
[ترجمه گوگل]طرح: آبمیوه گیری برقی با پایه آلومینیومی ریخته گری، ظرف فولادی ضد زنگ، صافی کوپلیمر پلی استال و 3 سایز ریمر [ترجمه ترگمان]طراحی: آب میوه گیری الکتریک با cast aluminum، ظرف استیل ضد زنگ، polyacetal copolymer و ۳ reamer sizes [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The above rubber parts are used for juicer, VCD and other household electrical appliances.
[ترجمه گوگل]قطعات لاستیکی فوق برای آبمیوه گیری، VCD و سایر لوازم برقی خانگی استفاده می شود [ترجمه ترگمان]قطعات لاستیکی بالا برای آب میوه گیری، VCD و دیگر وسایل الکتریکی خانگی مورد استفاده قرار می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Current product basically has food mixer, juicer, full automatic soya - bean milk machine.
[ترجمه گوگل]محصول فعلی اساسا دارای مخلوط کن غذا، آبمیوه گیری، دستگاه تمام اتوماتیک شیر سویا - لوبیا می باشد [ترجمه ترگمان]این محصول اساسا دارای میکسر غذایی، آب میوه گیری، و ماشین شیر سویا کامل است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Juicer is a CD ripping tool that features a clean interface and automatic tagging of files.
[ترجمه گوگل]Juicer ابزاری برای بریدن سی دی است که دارای رابط تمیز و برچسب گذاری خودکار فایل ها است [ترجمه ترگمان]ساند جوسر ابزار شیار زنی است که دارای یک رابط تمیز و برچسب گذاری اتوماتیک فایل ها می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]آبمیوه گیری مخلوط کن یخ میکسر بار شیر گیر ماشین اصلاح یخ [ترجمه ترگمان]juicer مخلوط کن یخ زده mixer بار آب نبات شیری - - - - - - - - - - - - روی یخ خرد شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Do you carry philip juicer?
[ترجمه گوگل]آیا آبمیوه گیری فیلیپ را حمل می کنید؟ [ترجمه ترگمان]تو \"فیلیپ juicer\" رو حمل می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After that, we must extract red cabbage sap. A juicer or grater and cheesecloth can be used. We don't need much sap.
[ترجمه گوگل]پس از آن باید شیره کلم قرمز را استخراج کنیم می توان از آبمیوه گیری یا رنده و پارچه پنیر استفاده کرد ما به شیره زیادی نیاز نداریم [ترجمه ترگمان]بعد از آن باید شیره سرخ کلم را استخراج کنیم از مامورین آتش نشانی یا رنده grater و cheesecloth استفاده شود ما به شیره زیاد نیاز نداریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We are specialize in produce kinds of kitchen utensil and hotel tools, include strainer, food tongs, fruit juicer .
[ترجمه گوگل]ما در تولید انواع ظروف آشپزخانه و ابزار هتل، شامل صافی، انبر غذا، آبمیوه گیری تخصص داریم [ترجمه ترگمان]ما در تولید انواع لوازم آشپزخانه و ابزار هتل ها تخصص داریم که عبارتند از \"strainer\"، انبر غذا، آب پرتقال گیری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عصاره گیر (اسم)
extractor, juicer
ماشین منگنه (اسم)
juicer, juice extractor
متخصص نور در تلویزیون و تاتر (اسم)
juicer
تخصصی
[سینما] متصدیان نورافکن ها
انگلیسی به انگلیسی
• device which extracts juice from fruits and vegetables
پیشنهاد کاربران
�a heavy or habitual drinker معتاد به مشروب و فرد الکلی و. . .