jugglery

/ˈdʒʌɡləriː//ˈdʒʌɡlərɪ/

معنی: تردستی، شعبده بازی
معانی دیگر: چشم بندی

جمله های نمونه

1. The senator's tax program was mere jugglery.
[ترجمه گوگل]برنامه مالیاتی سناتور فقط شعبده بازی بود
[ترجمه ترگمان]برنامه مالیاتی سناتور فقط شعبده بازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jugglery with labels and subtleties of diplomacy are foreign to the worker.
[ترجمه گوگل]شعبده بازی با برچسب ها و ظرافت های دیپلماسی برای کارگر بیگانه است
[ترجمه ترگمان]هم کاری با برچسب ها و ریزه کاری های دیپلماسی برای کارگران خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is an advertising agency with all its jugglery of public sentiment.
[ترجمه گوگل]این یک آژانس تبلیغاتی است با تمام حقه بازی خود از احساسات عمومی
[ترجمه ترگمان]این یک موسسه تبلیغاتی است با تمام jugglery احساسات عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was sheer jugglery of fate.
[ترجمه گوگل]این شعبده بازی محض سرنوشت بود
[ترجمه ترگمان]این یک شعبده بازی محض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A bad rabbit that lures or jokes good children with jugglery in the Hallowmas.
[ترجمه گوگل]خرگوش بدی که بچه های خوب را با شعبده بازی در جشن هالومز فریب می دهد یا شوخی می کند
[ترجمه ترگمان]خرگوش بدی بود که در the بچه های خوبی را فریب می داد یا شوخی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No party could survive such a record of political trickery and financial jugglery.
[ترجمه گوگل]هیچ حزبی نتوانست از چنین سابقه ای از حیله های سیاسی و شعبده بازی های مالی جان سالم به در ببرد
[ترجمه ترگمان]هیچ حزبی نتوانست از چنین سابقه ای از trickery سیاسی و jugglery مالی جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He tried to imagine himself she, gazing into those eyes of his, but failed in the jugglery.
[ترجمه گوگل]سعی کرد خودش را او تصور کند که به چشمانش خیره شده بود، اما در شعبده بازی شکست خورد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد خودش را مجسم کند که به چشمان او خیره شده است، اما در این شعبده بازی شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تردستی (اسم)
skill, agility, dexterity, swiftness, sleight, juggle, prestidigitation, facility, legerdemain, versatility, hocus-pocus, jugglery

شعبده بازی (اسم)
trick, jugglery

انگلیسی به انگلیسی

• art of juggling, art of maintaining a number of objects in the air at the same time by catching and throwing; trickery, manipulation, deception

پیشنهاد کاربران

بپرس