1. Dick was a juggler, who threw mists before your eyes.
[ترجمه گوگل]دیک یک شعبده باز بود که مه را جلوی چشمان شما می انداخت
[ترجمه ترگمان]دیک یک شعبده بازی بود که در مقابل چشمان شما مه مه را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A juggler needs great dexterity.
[ترجمه گوگل]یک شعبده باز به مهارت زیادی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی به تردستی بسیار احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The juggler juggled three bottles.
[ترجمه گوگل]شعبده باز سه بطری را فریب داد
[ترجمه ترگمان]شعبده باز سه بطری را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At the moment the President is like a juggler with a lot of balls in the air at once.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر رئیس جمهور مانند یک شعبده باز است که در آن تعداد زیادی توپ به طور همزمان در هوا است
[ترجمه ترگمان]در این لحظه رئیس جمهور مثل یک شعبده بازی با مقدار زیادی توپ در هوا می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A juggler was entertaining a theatre queue, turning an orange, a book and a saucepan in an incongruous circle.
[ترجمه گوگل]یک شعبده باز در حال سرگرم کردن یک صف تئاتر بود، یک پرتقال، یک کتاب و یک قابلمه را در یک دایره نامتجانس رنگ می کرد
[ترجمه ترگمان]یک شعبده باز در حال سرگرم کردن یک صف تئاتر، تبدیل یک پرتقال، یک کتاب و یک ماهی تابه در یک دایره نامناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The juggler juggled three flasks.
[ترجمه گوگل]شعبده باز سه قمقمه را فریب داد
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی بر روی سه flasks چیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They danced as if hurled by some titanic juggler from below the edge of the world.
[ترجمه گوگل]آنها طوری رقصیدند که گویی توسط یک شعبده باز غول پیکر از زیر لبه جهان پرتاب شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها چنان می رقصیدند که انگار یک شعبده باز غول پیکر از زیر لبه دنیا به این طرف و آن طرف پرتاب می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Daredevil Daisy likes the high wire, but juggler Jack prefers his feet firmly on the ground.
[ترجمه گوگل]دردویل دیزی سیم بلند را دوست دارد، اما شعبده باز جک ترجیح می دهد پاهایش محکم روی زمین باشد
[ترجمه ترگمان]Daredevil دی زی از سیم بلند خوشش می آید، اما شعبده بازی Jack پاهایش را محکم روی زمین ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The juggler was the amazement of the whole city.
[ترجمه گوگل]شعبده باز مایه حیرت تمام شهر بود
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی از همه این شهر حیرت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His clowning is founded on extreme skill as juggler and acrobat.
[ترجمه گوگل]دلقک او بر اساس مهارت فوق العاده به عنوان شعبده باز و آکروبات است
[ترجمه ترگمان]بازی او با مهارت بسیار زیادی به عنوان شعبده باز و ماهر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Aa magician or juggler sleight - of - hand.
[ترجمه گوگل]یک جادوگر یا شعبده باز - از - دست
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی یا تردستی شعبده بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A juggler really runs a race with gravity.
[ترجمه گوگل]یک شعبده باز واقعاً یک مسابقه را با جاذبه می دود
[ترجمه ترگمان]یک شعبده باز واقعا یک مسابقه با جاذبه را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Only when a juggler misses catching his ball does he appeal to me.
[ترجمه گوگل]فقط زمانی که یک شعبده باز نتواند توپش را بگیرد، برای من جذابیت دارد
[ترجمه ترگمان]فقط در مواقعی که یک شعبده بازی دلش برای گرفتن توپ او تنگ می شود، به من التماس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The juggler conjured a rabbit out of a hat.
[ترجمه گوگل]شعبده باز یک خرگوش را از کلاه درآورد
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی یک خرگوش را از کلاه بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Susan was a master juggler, but her busy schedule took a toll.
[ترجمه گوگل]سوزان یک شعبده باز چیره دست بود، اما مشغله کاری او تأثیر منفی گذاشت
[ترجمه ترگمان]سوزان یک شعبده باز ماهر بود، اما برنامه شلوغ او تلفاتی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید