معنی: نیروی عظیم منهدم کننده، نیروی تخریبی مهیبمعانی دیگر: (از سانسکریت)، تندیس ویشنو vishnu (خدای هندوان که مردم خود را زیر گاری حامل آن می انداختند)، هر چیزی که مستلزم ایمان کورکورانه یا فداکاری زیاد باشد
• (1)تعریف: any large, overwhelming force, group, or object.
• (2)تعریف: (chiefly British) a very large truck, consisting of a cab and freight-hauling trailer, that carries goods over long distances; tractor-trailer; semi.
جمله های نمونه
1. The group became a sales juggernaut in the commodity options business.
[ترجمه کریم نصر] این گروه در تجار ت دارایی های جایگزین به هیولایی تبدیل شد.
|
[ترجمه گوگل]این گروه در تجارت گزینه های کالایی به یک غول فروش تبدیل شد [ترجمه ترگمان]این گروه به نیروی فروش در تجارت گزینه های کالا تبدیل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The juggernaut bucked and the poet held on to the side to prevent himself being thrown around.
[ترجمه کریم نصر] هیولا بالاو پایین پرید وو شاعر خودش رو به دیواره چسباند تا به اطراف پرتاب نشود.
|
[ترجمه گوگل]غارنورد لم داد و شاعر به پهلو چسبید تا از پرتاب شدن خود به اطراف جلوگیری کند [ترجمه ترگمان]نیروی عظیم مقاومت کرد و شاعر به کناری کشیده شد تا از پرت شدن خودش جلوگیری کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The juggernaut started with a cough and splutter, was thrown into gear and began to move off down the narrow road.
[ترجمه گوگل]جوگرنات با سرفه و پراکندگی شروع کرد، به چرخ دنده انداخته شد و شروع به حرکت در جاده باریک کرد [ترجمه ترگمان]The با سرفه و زاری شروع به حرکت کرد، دنده به دنده شد و شروع به حرکت در جاده باریک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Twenty flaming arrows hit the juggernaut.
[ترجمه کریم نصر] بیست تیر آتشین به هیولا اصابت کرد.
|
[ترجمه گوگل]بیست تیر شعله ور به قایقران اصابت کرد [ترجمه ترگمان]بیست تیر آتشین به the برخورد کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Poppy: Oh no there's a juggernaut, get down!
[ترجمه گوگل]خشخاش: اوه نه یه جوگرنات هست، بیا پایین! [ترجمه ترگمان]اوه، نه، اتفاقی رخ نداده، برو پایین! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. CLEVELAND -- They have looked like a juggernaut a dynasty in the making.
[ترجمه گوگل]کلیولند - آنها مانند یک سلسله غول پیکر در حال ساخت به نظر می رسند [ترجمه ترگمان](CLEVELAND)- - آن ها شبیه به یک نیروی عظیم در ساخت آن بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Juggernaut Firepower at Heroic Level is something to be noted.
[ترجمه گوگل]قدرت آتش Juggernaut در سطح قهرمانانه چیزی است که باید مورد توجه قرار گیرد [ترجمه ترگمان]The Firepower در سطح Heroic چیزی است که باید ذکر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many Americans see Japan's economic juggernaut as a continuation of war by other means.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکاییها غارت اقتصادی ژاپن را ادامه جنگ با ابزارهای دیگر میدانند [ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها نیروی اقتصادی ژاپن را به عنوان ادامه جنگ به وسیله روش های دیگر می دانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Against all odds ( and the Visual Basic juggernaut ), it gained a lot of fans.
[ترجمه گوگل]برخلاف همه شانس ها (و Visual Basic Juggernaut)، طرفداران زیادی پیدا کرد [ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات (و قدرت اصلی بصری)، طرفداران زیادی به دست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. New Talent: Juggernaut : Grants the warrior the ability to Charge while in combat.
[ترجمه گوگل]استعدادهای جدید: Juggernaut: به جنگجو توانایی شارژ در حین مبارزه را می دهد [ترجمه ترگمان]استعداد جدید: Juggernaut: گرا به جنگجو توانایی شارژ در هنگام جنگ را می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Juggernaut: Bacis weapon attack power against vehicles reduced by 25 % . Bombardment ability wasn't affected.
[ترجمه گوگل]Juggernaut: قدرت حمله سلاح Bacis به وسایل نقلیه 25 درصد کاهش یافت توانایی بمباران تحت تأثیر قرار نگرفت [ترجمه ترگمان]Juggernaut: سلاح کمری ضد گلوله به وسیله نقلیه ۲۵ درصد کاهش یافت توانایی Bombardment تحت تاثیر قرار نگرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Juggernaut has been changed to: Your Charge ability is now usable while in combat.
[ترجمه گوگل]Juggernaut به این تغییر کرده است: قابلیت شارژ شما اکنون در هنگام نبرد قابل استفاده است [ترجمه ترگمان]Juggernaut ممکن است تغییر کرده باشد: توانایی شارژ شما در حال حاضر قابل استفاده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His main challenge now is to try to compete with a juggernaut.
[ترجمه گوگل]چالش اصلی او در حال حاضر تلاش برای رقابت با یک جوگرنات است [ترجمه ترگمان]چالش اصلی او این است که تلاش کند با یک نیروی عظیم رقابت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نیروی عظیم منهدم کننده (اسم)
juggernaut
نیروی تخریبی مهیب (اسم)
juggernaut
انگلیسی به انگلیسی
• jagannath, idol of krishna destructive force; something which requires blind devotion or cruel sacrifice; a juggernaut is a very large lorry. a juggernaut is also any large organization or group who are extremely powerful; used showing disapproval.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A powerful force or institution that cannot be stopped ⚡💪 🔍 مترادف: Powerhouse ✅ مثال: The tech company became a juggernaut in the industry, dominating the market.
In slang, a “juggernaut” refers to a person or thing that is unstoppable or invincible. It is often used to describe someone or something that is relentless in their pursuit or has an overwhelming force. ... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح عامیانه شخص یا چیزی که غیرقابل توقف یا شکست ناپذیر است. اغلب برای توصیف کسی یا چیزی استفاده می شود که در تلاشش بی وقفه است یا نیروی بسیار زیادی دارد. مثال؛ in a sports context, a commentator might say, “The team is a juggernaut, dominating every game. ” In a discussion about successful companies, a person might say, “Apple is a juggernaut in the tech industry. ” A fan of a powerful character in a video game might say, “The main character is a juggernaut, mowing down enemies effortlessly. ”
غول , ابرقدرتمند در یک زمینه
noun [count] 1 : something ( such as a force, campaign, or movement ) that is extremely large and powerful and cannot be stopped an advertising/political juggernaut 2 Brit : a very large, heavy truck —called also juggernaut lorry This chart juggernaut means elves council
[استعاری] هیولا
نام یکی از ابر شرور های بسیار قدرتمند دنیای مارول.