1. Modern fertilisers should be used judiciously.
[ترجمه گوگل]کودهای مدرن باید عاقلانه استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]کودهای مدرن باید عاقلانه استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودهای مدرن باید عاقلانه استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Let's use these intelligence tests judiciously.
[ترجمه گوگل]بیایید از این تست های هوش عاقلانه استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید از این آزمون های هوش عاقلانه استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیایید از این آزمون های هوش عاقلانه استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He uses the whip in a race very judiciously.
[ترجمه گوگل]او از شلاق در یک مسابقه بسیار عاقلانه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]از شلاق در یک مسابقه با نهایت دقت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از شلاق در یک مسابقه با نهایت دقت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The letter was judiciously worded.
[ترجمه گوگل]نامه عاقلانه نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]این نامه درست با مضمون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نامه درست با مضمون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Therefore I manage it judiciously, trying to cut every corner that I can.
[ترجمه گوگل]بنابراین من آن را عاقلانه مدیریت می کنم و سعی می کنم هر گوشه ای را که می توانم قطع کنم
[ترجمه ترگمان]بنابراین عاقلانه آن را اداره می کنم و سعی می کنم هر گوشه را که بتوانم قطع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین عاقلانه آن را اداره می کنم و سعی می کنم هر گوشه را که بتوانم قطع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All are worthwhile, judiciously seasoned with salt and fresh pepper, served a la carte, and cooked just right.
[ترجمه گوگل]همه آنها ارزشمند هستند، به طور عاقلانه ای با نمک و فلفل تازه چاشنی می شوند، آلاکارته سرو می شوند و درست پخته می شوند
[ترجمه ترگمان]همه باارزش هستند، عاقلانه با نمک و فلفل تازه، به صورت تام خدمت می کنند و درست آشپزی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه باارزش هستند، عاقلانه با نمک و فلفل تازه، به صورت تام خدمت می کنند و درست آشپزی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The inclusion of incentives judiciously applied to several parameters will reduce the danger.
[ترجمه گوگل]گنجاندن مشوق هایی که به طور عاقلانه برای چندین پارامتر اعمال می شود، خطر را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]گنجاندن انگیزه های لازم برای چندین پارامتر خطر را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گنجاندن انگیزه های لازم برای چندین پارامتر خطر را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Herbs, when used judiciously, add dimension and complexity to game of all kinds.
[ترجمه گوگل]گیاهان، زمانی که عاقلانه استفاده شوند، به انواع بازی ها بعد و پیچیدگی می بخشند
[ترجمه ترگمان]علف ها زمانی که عاقلانه استفاده می شوند، بعد و پیچیدگی را به انواع مختلف بازی اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علف ها زمانی که عاقلانه استفاده می شوند، بعد و پیچیدگی را به انواع مختلف بازی اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some peanuts, judiciously scattered, may persuade them to linger for a while more.
[ترجمه گوگل]برخی از بادام زمینی ها که به طور عاقلانه پراکنده شده اند، ممکن است آنها را متقاعد کند که مدتی بیشتر درنگ کنند
[ترجمه ترگمان]مقداری بادام زمینی، درست در حال پراکنده شدن، ممکن است آن ها را متقاعد کند که برای مدتی درنگ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقداری بادام زمینی، درست در حال پراکنده شدن، ممکن است آن ها را متقاعد کند که برای مدتی درنگ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Branagh has cut the play judiciously.
[ترجمه گوگل]برانا نمایشنامه را عاقلانه قطع کرده است
[ترجمه ترگمان]Branagh نمایشنامه را خردمندانه به پایان رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Branagh نمایشنامه را خردمندانه به پایان رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Controls must be used appropriately and judiciously, like all elements of a good user interface.
[ترجمه گوگل]کنترل ها باید به طور مناسب و عاقلانه مانند همه عناصر یک رابط کاربری خوب استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]کنترل ها باید به طور مناسب و عاقلانه، مانند همه عناصر یک رابط کاربری خوب استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنترل ها باید به طور مناسب و عاقلانه، مانند همه عناصر یک رابط کاربری خوب استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then he looked up, lifted those hands calmly, judiciously, and nodded his head.
[ترجمه گوگل]سپس به بالا نگاه کرد، آن دست ها را با آرامش و با احتیاط بالا آورد و سرش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]آنگاه سرش را بلند کرد، دست ها را به آرامی، با دقت، بلند کرد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنگاه سرش را بلند کرد، دست ها را به آرامی، با دقت، بلند کرد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Quotations judiciously chosen will support and amplify your point, but they require interpretation.
[ترجمه گوگل]نقل قول هایی که عاقلانه انتخاب شده اند، نظر شما را پشتیبانی و تقویت می کنند، اما نیاز به تفسیر دارند
[ترجمه ترگمان]اگر عاقلانه انتخاب شود از شما حمایت خواهد کرد و شما را تقویت خواهد کرد، اما آن ها به تفسیر نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر عاقلانه انتخاب شود از شما حمایت خواهد کرد و شما را تقویت خواهد کرد، اما آن ها به تفسیر نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Each argument is chosen judiciously analysis of risk versus reward.
[ترجمه گوگل]هر آرگومان با تحلیلی عاقلانه از ریسک در مقابل پاداش انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]هر بحث با بررسی دقیق ریسک در مقابل پاداش انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر بحث با بررسی دقیق ریسک در مقابل پاداش انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Geochemical methods may be linked judiciously with other techniques.
[ترجمه گوگل]روشهای ژئوشیمیایی ممکن است به طور عاقلانه با تکنیکهای دیگر مرتبط باشند
[ترجمه ترگمان]روش های Geochemical ممکن است با دیگر تکنیک ها در ارتباط باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های Geochemical ممکن است با دیگر تکنیک ها در ارتباط باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید