1. We can intuitively perceive the philosophy of judicial activism through the case of Scott which was accompanied by a much political attempt and the case of Lochner which vetoed legislative regulation.
[ترجمه گوگل]ما به طور شهودی میتوانیم فلسفه کنشگری قضایی را از طریق مورد اسکات که با تلاشهای سیاسی زیادی همراه بود و مورد لوشنر که مقررات قانونی را وتو کرد، درک کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور مستقیم می توانیم فلسفه فعالیت های قضایی را از طریق پرونده اسکات دریافت کنیم که با تلاش بسیار سیاسی و مورد of که مقررات قانونی را وتو کردند، همراه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Instead, he gained his huge following through judicial activism.
[ترجمه گوگل]در عوض، او از طریق فعالیت های قضایی طرفداران زیادی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در عوض، او کاره ای عظیم خود را از طریق فعالیت های قضایی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the home of judicial activism, the U. S. Supreme Court is still no result of a controversy on judicial activism and judicial restraint.
[ترجمه گوگل]در خانه فعالیت قضایی، دیوان عالی ایالات متحده هنوز نتیجه ای از مناقشه در مورد فعالیت قضایی و محدودیت قضایی ندارد
[ترجمه ترگمان]در خانه فعالیت های قضایی، U اس دادگاه عالی هنوز در پی مشاجره بر فعالیت های قضایی و خودداری قضایی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was an act of judicial activism that might have made even Bob Bork blush.
[ترجمه گوگل]این یک کنشگری قضایی بود که ممکن بود حتی باب بورک را سرخ کند
[ترجمه ترگمان]این یک عمل of قضایی بود که ممکن بود حتی باب Bork هم سرخ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The conservatism and judicial activism was embodied vividly in a series of cases decided by the Supreme Court.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری و کنشگری قضایی به وضوح در مجموعه ای از پرونده ها که توسط دیوان عالی تصمیم گرفته شد، تجسم یافت
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری و فعالیت قضایی در یک سری از موارد تصمیم دادگاه عالی گنجانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The judicial activism is often linked to judicial review and the explanation of the constitution.
[ترجمه گوگل]فعالیت قضایی اغلب با بررسی قضایی و توضیح قانون اساسی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]فعالیت قضایی اغلب با بررسی قضایی و تبیین قانون اساسی مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For some time now, conservatives have been railing against the supposed "judicial activism" of liberal judges.
[ترجمه گوگل]مدتی است که محافظه کاران علیه "فعالیت قضایی" فرضی قضات لیبرال انتقاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]برای مدتی، محافظه کاران به \"فعالیت قضایی\" قضات لیبرال اعتراض کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Judicial activism must obey its nature and law, and it is the only way to ultimately achieve social justice.
[ترجمه گوگل]کنشگری قضایی باید از ماهیت و قانون خود تبعیت کند و این تنها راه دستیابی به عدالت اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]فعالیت قضایی باید از ماهیت و قانون خود اطاعت کند و تنها راه رسیدن به عدالت اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The core of judicial activism lies in the discretion power of the judge, and the system of the discretion power is chiefly reflected through legal proof system.
[ترجمه گوگل]هسته فعالیت قضایی در قدرت تشخیص قاضی نهفته است و سیستم قدرت تشخیص عمدتاً از طریق سیستم اثبات قانونی منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]هسته فعالیت های قضایی در اختیار قاضی قرار دارد و سیستم قدرت تفکیک عمدتا از طریق سیستم اثبات قانونی منعکس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Although Warren Court's judicial activism faced the challenges of the conservatives within and without the Supreme Court, the influence of Warren Court on American society is positive at that time.
[ترجمه گوگل]اگرچه فعالیت قضایی دادگاه وارن با چالش های محافظه کاران در داخل و بدون دیوان عالی مواجه بود، اما تأثیر دادگاه وارن بر جامعه آمریکا در آن زمان مثبت است
[ترجمه ترگمان]اگرچه فعالان قضایی وارن با چالش های محافظه کاران در داخل و بدون دیوان عالی مواجه هستند، تاثیر دادگاه وارن بر جامعه آمریکایی در آن زمان مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There are two aspects of the judicial activism in the evolution of constitutionalism.
[ترجمه گوگل]دو جنبه از کنشگری قضایی در سیر تحول مشروطیت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو جنبه از فعالیت قضایی در تحول of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thereafter he quickly became its most renowned liberal member, leading some opponents to accuse him of judicial activism.
[ترجمه گوگل]پس از آن او به سرعت به مشهورترین عضو لیبرال آن تبدیل شد و باعث شد برخی از مخالفان او را به فعالیت قضایی متهم کنند
[ترجمه ترگمان]پس از آن او به سرعت به مشهورترین عضو حزب لیبرال تبدیل شد و برخی از مخالفان را رهبری کرد تا او را به فعالیت های قضایی متهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In the third chapter, this article of have an evaluation analysis of the Judicial Activism Model, believing it is an "inappropriate manner".
[ترجمه گوگل]در فصل سوم، این مقاله به تحلیل ارزیابی مدل کنشگری قضایی با اعتقاد به «شیوهای نامناسب» پرداخته است
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم، این مقاله یک تحلیل ارزیابی از مدل Activism قضایی دارد، به این باور که این روش \"رفتار نامناسب\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There has been existed the controversy on the constitutional and political status of judicial department. The debate on the judicial activism will be going on.
[ترجمه گوگل]در مورد وضعیت قانون اساسی و سیاسی بخش قضایی اختلاف نظر وجود داشته است بحث در مورد فعالیت قضایی ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اختلاف نظر در مورد وضعیت قانون اساسی و سیاسی بخش قضایی وجود داشته است بحث در خصوص فعالیت های قضایی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید