judaism

/ˈdʒuːdeˌɪzəm//ˈdʒuːdeɪɪzəm/

معنی: یهودیت
معانی دیگر: مذهب یهود، آیین موسی، موسویت، یهودی گری، راه و روش و سنت های یهود، رسوم یهود، یهودگرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Judaist (n.)
(1) تعریف: the monotheistic religion of the Jewish people, embodied in the Old Testament of the Bible and in the Talmud.

(2) تعریف: the cultural, social, and spiritual identity of the Jews.

(3) تعریف: the Jewish people.

جمله های نمونه

1. He lapsed from Judaism when he was a student.
[ترجمه گوگل]او در دوران دانشجویی از دین یهود خارج شد
[ترجمه ترگمان]او هنگامی که دانش آموز بود از دین یهود خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He converted to Judaism when he got married.
[ترجمه گوگل]او هنگام ازدواج به یهودیت گروید
[ترجمه ترگمان]وقتی ازدواج کرد، دین یهود را به دین یهود تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Christianity is completed Judaism, or it is nothing. Benjamin Disraeli
[ترجمه گوگل]مسیحیت یهودیت کامل است، یا چیزی نیست بنیامین دیزرائیلی
[ترجمه ترگمان]مسیحیت در یهودیت کامل شده است، یا هیچ چیزی نیست بنیامین Disraeli
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Judaism, God is not restricted by time and space.
[ترجمه گوگل]در یهودیت، خدا محدود به زمان و مکان نیست
[ترجمه ترگمان]در یهودیت، خداوند به زمان و فضا محدود نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Samaritan religion is an offshoot of Judaism.
[ترجمه گوگل]مذهب سامری شاخه ای از یهودیت است
[ترجمه ترگمان]مذهب Samaritan یک شاخه از یهودیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ron converted to Judaism so he could marry Beth.
[ترجمه گوگل]رون به یهودیت گروید تا بتواند با بث ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]رون دین را عوض کرد تا با بت ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I found a positive, well-rounded male ideal within Judaism that sees manliness not just in sexual conquest or sports prowess, but in wisdom, loyalty and other virtues.
[ترجمه گوگل]من در یهودیت آرمان مردانه مثبت و کاملی یافتم که مردانگی را نه تنها در تسخیر جنسی یا مهارت های ورزشی، بلکه در خرد، وفاداری و دیگر فضایل می بیند
[ترجمه ترگمان]من یک ایده مثبت و خوب مرد را در یهودیت دیدم که مردانگی را نه تنها در تسلط جنسی و یا مهارت ورزشی، بلکه در عقل، وفاداری و دیگر فضایل می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Genesis provides the creation story for Judaism and Christianity and begins the history the Israelite people.
[ترجمه گوگل]پیدایش داستان خلقت یهودیت و مسیحیت را ارائه می دهد و تاریخ قوم اسرائیل را آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]سفر پیدایش، داستان آفرینش برای یهودیت و مسیحیت را فراهم می کند و تاریخ the را آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cheerfully she took up Todd's Judaism, John Warner's senatorial Virginia tweediness, Burton's rugby-loving, hard-drinking Welshness, and, temporarily, the weaknesses of all of them.
[ترجمه گوگل]او با شادی به یهودیت تاد، توییدی سناتوری جان وارنر در ویرجینیا، ولزی راگبی دوستدار و سخت نوش برتون، و به طور موقت، نقاط ضعف همه آنها را پذیرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او Judaism را از دست داد، سناتور جان وارنر، سناتور ویرجینیا tweediness، rugby -، Welshness hard، و، به طور موقت، ضعف های همه آن ها را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two of the world's greatmonotheistic religions—Judaism and Islam—prohibit their consumption.
[ترجمه گوگل]دو تا از ادیان بزرگ توحیدی جهان - یهودیت و اسلام - مصرف آنها را ممنوع کرده اند
[ترجمه ترگمان]دوتا از مذاهب اصلی دنیا - یهودیت و اسلام - مصرف خود را ممنوع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Like Judaism and Islam, Christianity is classified as an Abrahamic religion (see also Judeo-Christian).
[ترجمه گوگل]مانند یهودیت و اسلام، مسیحیت به عنوان یک دین ابراهیمی طبقه بندی می شود (همچنین به یهودی-مسیحی مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]مسیحیت نیز مانند یهودیت و اسلام به عنوان یک دین ابراهیمی طبقه بندی می شود (به دین یهودی - مسیحی نیز نگاه می کند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Judaism: Why does this shit always happen to us?
[ترجمه گوگل]یهودیت: چرا همیشه این اتفاق برای ما می افتد؟
[ترجمه ترگمان]چرا این لعنتی همیشه برای ما اتفاق می افته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the matrix of Christianity, God of Judaism has a fluctuant developing trace.
[ترجمه گوگل]به عنوان ماتریس مسیحیت، خدای یهودیت ردپایی در حال رشد دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان ماتریس مسیحیت، خدای یهودیت اثری در حال توسعه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many religions, including Sikhism, Islam, and sects of Judaism, encourage or require their men to keep beards.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ادیان، از جمله سیک، اسلام، و فرقه های یهودیت، مردان خود را تشویق می کنند یا از آنها می خواهند که ریش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ادیان، از جمله Sikhism، اسلام و فرقه های یهودیت، مردان خود را تشویق و یا ملزم می کنند که ریش خود را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Judaism was not second - rate or easy.
[ترجمه گوگل]یهودیت درجه دوم یا آسان نبود
[ترجمه ترگمان]یهودیت کار دوم یا آسان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یهودیت (اسم)
jewry, judaism

انگلیسی به انگلیسی

• monotheistic religion of the jewish people; adherence to jewish rites and customs; cultural and religious practices of the jewish people; jewry, jewish people
judaism is the religion of the jewish people, which is based on the old testament of the bible and the talmud or book of laws and traditions.

پیشنهاد کاربران

1. دین یهود 2. یهودیت. یهودی گری . ایین یهود 3. یهودیان
مثال:
They don’t recognition Judaism.
آنها دین یهود را به رسمیت نمی شناسند.
یهودیت
یهودیت
If Judaism did not exist, Christianity and Islam would not exist : اگر یهودیت وجود نداشت مسیحیت و اسلامی هم به وجود نمی آمد.

بپرس