jp

/ˌdʒeɪˈpiː//ˌdʒeɪˈpiː/

مخفف: (حقوق) امین صلح

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Justice of the Peace," the lowest level of magistrate in some U. S. states, whose jurisdiction is usu. part of a county and whose duties include administering oaths, performing marriages, and trying minor cases.

جمله های نمونه

1. Godard also said JP Morgan, which caters for the super rich with $25 million and above, was hoping to find a suitable target in the consolidation wave that is shaking up the industry.
[ترجمه گوگل]گدار همچنین گفت که جی پی مورگان، که با 25 میلیون دلار و بالاتر به ثروتمندان فوق‌العاده خدمات می‌دهد، امیدوار است در موج ادغام که صنعت را تکان می‌دهد، هدف مناسبی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]Godard همچنین گفت که JP مورگان، که برای فوق العاده ثروتمند با ۲۵ میلیون دلار و بالاتر پشتیبانی می کند، امیدوار بوده است که هدف مناسبی را در موج ادغام که صنعت را تکان می دهد، پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jamaica's Prime Minister, JP Paterson, said globalisation had favoured a few and marginalized the weakest.
[ترجمه گوگل]جی پی پاترسون، نخست وزیر جامائیکا، گفت جهانی شدن به نفع عده معدودی بوده و ضعیف ترین ها را به حاشیه رانده است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر جامائیکا، JP پترسون، گفت که جهانی شدن به چند مورد علاقه نشان داده و به حاشیه رانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bank of America, Citigroup, JP Morgan Chase and Wells Fargo were dropped.
[ترجمه گوگل]بانک های آمریکا، سیتی گروپ، جی پی مورگان چیس و ولز فارگو کنار گذاشته شدند
[ترجمه ترگمان]بانک آمریکا، Citigroup، جی پی مورگان چیس و ولز فارگو حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. JP - 039 assists the mitochondria, the energy generator of all cells, in combating irradiation - induced cell death.
[ترجمه گوگل]JP - 039 به میتوکندری، مولد انرژی همه سلول‌ها، در مبارزه با مرگ سلولی ناشی از تابش کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]JP - ۰۳۹ به میتوکندری، ژنراتور انرژی همه سلول ها در مبارزه با مرگ سلول تحریک شده با تابش کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But buying Bank One does little to improve JP Morgan's investment banking business.
[ترجمه گوگل]اما خرید بانک وان کمک چندانی به بهبود تجارت بانکداری سرمایه گذاری جی پی مورگان نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما خرید بانک برای بهبود کسب وکار بانکی JP، کمی اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Greg Mattiko, manager of JP Morgan's emerging markets small cap fund LU031893135 LUF said China was a perfect example.
[ترجمه گوگل]گرگ ماتیکو، مدیر صندوق سرمایه گذاری کوچک جی پی مورگان در بازارهای نوظهور LU031893135 LUF گفت چین نمونه کاملی است
[ترجمه ترگمان]گرگ Mattiko، مدیر فروشگاه small بازارهای نوظهور JP s، گفت که چین یک نمونه کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jamie Dimon, chairman of JP Morgan Chase, has warned American investors should be more worried about the risk of default of the state of California than of Greece's current debt woes.
[ترجمه گوگل]جیمی دیمون، رئیس JP Morgan Chase، هشدار داده است که سرمایه گذاران آمریکایی باید بیشتر نگران خطر نکول ایالت کالیفرنیا باشند تا مشکلات بدهی فعلی یونان
[ترجمه ترگمان]جیمی Dimon، رئیس جی پی مورگان چیس، هشدار داده است که سرمایه گذاران آمریکایی باید نسبت به خطر عدم پرداخت بدهی دولت کالیفرنیا نسبت به مشکلات بدهی های جاری یونان نگران باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meeting with Mrs Rita JP, President of the Legislative Council and legislative councillors.
[ترجمه گوگل]ملاقات با خانم ریتا جی پی، رئیس شورای قانونگذاری و مشاوران قانونگذاری
[ترجمه ترگمان]ملاقات با خانم ریتا JP، رئیس شورای قانونگذاری و اعضای شورای قانونگذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. JP Morgan (JPM) paid $154 million earlier this year to settle civil charges related to a bad mortgage bond deal.
[ترجمه گوگل]JP Morgan (JPM) در اوایل سال جاری 154 میلیون دلار برای تسویه اتهامات مدنی مربوط به یک معامله بد اوراق رهنی پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]جی پی مورگان (JPM)در اوایل سال جاری ۱۵۴ میلیون دلار برای رفع اتهامات مدنی مرتبط با قرارداد وام مسکن نامناسب پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The main products are: JP Series winch irrigation system, the transfer of irrigation system, PYC series of vertical rocker-type nozzle, QZ, QH, QSZ, QSH series axis (mixed)-flow submersible pump.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی عبارتند از: سیستم آبیاری وینچ سری JP، سیستم انتقال آبیاری، سری PYC از نازل نوع راکر عمودی، QZ، QH، QSZ، پمپ شناور جریان محور (مخلوط) سری QSH
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی عبارتند از: سیستم آبیاری وینچ در سری JP، انتقال سیستم آبیاری، سری PYC از نازل vertical، QZ، QH، QSZ، axis، QSH، QSH
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Citibank is a financial advisor to Time Warner, JP Morgan Chase is the CME's financial advisor.
[ترجمه گوگل]سیتی بانک مشاور مالی تایم وارنر است، جی پی مورگان چیس مشاور مالی CME است
[ترجمه ترگمان]سیتی بانک مشاور مالی تایم وارنر، JP مورگان چیس، مشاور مالی CME است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The work of a JP ( Justice of the Peace ) is very interesting and varied.
[ترجمه گوگل]کار یک JP (عدالت صلح) بسیار جالب و متنوع است
[ترجمه ترگمان]کار یک JP (عدالت صلح)بسیار جالب و متنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crimes such as petty larceny and simple battery are the kinds that are most likely to be tried in JP court.
[ترجمه گوگل]جرایمی مانند سرقت جزئی و باطری ساده از انواعی هستند که به احتمال زیاد در دادگاه JP محاکمه می شوند
[ترجمه ترگمان]جرائمی مانند سرقت و باتری ساده انواع هستند که به احتمال زیاد در court JP محاکمه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even the United States Treasury had to be rescued by JP Morgan several times during this period.
[ترجمه گوگل]حتی وزارت خزانه داری ایالات متحده مجبور شد چندین بار در این مدت توسط جی پی مورگان نجات یابد
[ترجمه ترگمان]حتی خزانه داری آمریکا نیز چندین بار در طول این دوره توسط JP مورگان نجات داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Japan
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور ژاپن

انگلیسی به انگلیسی

• public official who possesses very limited judicial authority
a jp is a local magistrate. jp is an abbreviation for `justice of the peace'.
public official who possesses very limited judicial authority

پیشنهاد کاربران

مخفف "Justice of the Peace" ، پایین ترین سطح قاضی در برخی از ایالات متحده آمریکا که بخشی از یک شهرستان و وظایف آن شامل اجرای سوگند ، انجام ازدواج و محاکمه موارد جزئی است.
معادل اینجور قاضی در ایران، همون شورای حل اختلاف خودمونه

بپرس