joyous

/ˌdʒɔɪəs//ˈdʒoɪəs/

شادی بخش، مسرت بخش، سعید، خجسته، شاد و خرم، دلشاد، پدرام، سرورامیز، ناشی از خوشی، خوش، خوشحال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: joyously (adv.), joyousness (n.)
• : تعریف: feeling, expressing, or causing joy; joyful; happy.
مترادف: beatific, blissful, delighted, ecstatic, elated, enraptured, exultant, joyful, jubilant, rapturous
متضاد: depressing, depressing, lugubrious, miserable, sad
مشابه: blessed, glad, happy, pleased, satisfied, thrilled, transported

- The festival is always a joyous occasion.
[ترجمه گوگل] جشنواره همیشه یک مناسبت شاد است
[ترجمه ترگمان] این جشنواره همیشه یک موقعیت شاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They were joyous at hearing that the war was over.
[ترجمه گوگل] آنها از شنیدن پایان جنگ خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان] آن ها از شنیدن این که جنگ تمام شده خوشحال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was joyous about becoming a mother.
[ترجمه گوگل] او از مادر شدن خوشحال بود
[ترجمه ترگمان] او از مادر شدن خوشحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They are joyous to know that their son is safe.
[ترجمه گوگل] آنها از اینکه می دانند پسرشان سالم است خوشحال هستند
[ترجمه ترگمان] آن ها خوشحال هستند که بدانند پسرشان در امان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The whole town is joyous that the factory will remain open.
[ترجمه گوگل] کل شهر خوشحال است که کارخانه باز می ماند
[ترجمه ترگمان] همه شهر خوشحال است که کارخانه باز خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. joyous news
خبر مسرت بخش

2. The astronaut was welcomed with joyous, resounding acclaim.
[ترجمه گوگل]فضانورد با تحسین شادی آور و طنین انداز مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این فضا نورد با تحسین و تحسین و تحسین بسیار مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bells rang a joyous peal.
[ترجمه گوگل]زنگ ها صدای شادی را به صدا درآوردند
[ترجمه ترگمان]زنگ ها به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I would like to wish you a joyous new year and express my hope for your happiness and good future.
[ترجمه گوگل]سال نو را به شما تبریک می گویم و برای شما آرزوی خوشبختی و آینده خوب دارم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم یک سال نو و شاد برایت آرزو کنم و امید خود را برای خوشبختی و آینده خوب ابراز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I wish you a joyous new year, happiness and good luck in the future.
[ترجمه گوگل]برای شما سالی پر از شادی، شادی و موفقیت در آینده آرزومندم
[ترجمه ترگمان]من آرزو می کنم که تو یک سال نو و شاد و خوشبختی در آینده داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is truly a joyous time. Congratulations and good luck.
[ترجمه گوگل]این واقعاً زمان شادی است تبریک و آرزوی موفقیت
[ترجمه ترگمان]این واقعا زمان خوشی است تبریک میگم و موفق باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The poem is a joyous affirmation of the power of love.
[ترجمه گوگل]شعر تصدیق شادی آور قدرت عشق است
[ترجمه ترگمان]این شعر تاییدی شادمانه از قدرت عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She treasures her memories of those joyous days.
[ترجمه گوگل]او خاطرات خود را از آن روزهای شاد حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]خاطرات آن روزه ای شاد را به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She had made their childhood so joyous and carefree.
[ترجمه گوگل]او دوران کودکی آنها را بسیار شاد و بی دغدغه ساخته بود
[ترجمه ترگمان]دوران کودکی را چنان شاد و بی خیال کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She could now enjoy the joyous prospect of being reunited with him again.
[ترجمه گوگل]او اکنون می‌توانست از دورنمای شادی‌آور پیوستن دوباره با او لذت ببرد
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر می توانست از امید دیدار مجدد با او لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our music is a joyous celebration of life.
[ترجمه گوگل]موسیقی ما جشن شاد زندگی است
[ترجمه ترگمان]موسیقی ما یک جشن شاد از زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Michael's homecoming was a joyous occasion.
[ترجمه گوگل]بازگشت مایکل به خانه یک موقعیت شاد بود
[ترجمه ترگمان]بازگشت مایکل جشن شادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That night had been particularly joyous, because Ashi felt that at last her family was allowing her to blossom fully into womanhood.
[ترجمه گوگل]آن شب به ویژه شادی آور بود، زیرا آشی احساس می کرد که بالاخره خانواده اش به او اجازه می دهند تا به طور کامل به دوران زنانگی شکوفا شود
[ترجمه ترگمان]آن شب مخصوصا خوشحال بود، زیرا احساس می کرد که سرانجام خانواده اش به او اجازه می دهد که به شکل زنانگی شکوفا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aunt Edie heard yelling, joyous sounds from Betsy and Patsy as their dad entered the fray.
[ترجمه گوگل]عمه ادی صدای فریاد و شادی بتسی و پتسی را شنید که پدرشان وارد میدان شد
[ترجمه ترگمان]عمه Edie صدای فریاد و فریادهای شادمانه بت سی و پتسی را شنید که وارد معرکه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• happy, gay, jubilant, merry
joyous means extremely happy and enthusiastic; a literary word.

پیشنهاد کاربران

به این ها دل خوش نباشید
برق را مجانی میکنیم
آب را مجانی میکنیم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : joy / joyousness
✅️ صفت ( adjective ) : joyful / joyous
✅️ قید ( adverb ) : joyfully / joyously
مسرور، دلخوش
سرور آمیز ناشی از خوشی و شادی

بپرس