joyfulness


معنی: خوشی، خرسندی
معانی دیگر: خوشحالی، شادمانی

جمله های نمونه

1. Remember that you are partially responsible for joyfulness in other people.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که تا حدی مسئول شادی دیگران هستید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که شما تا حدی مسئول joyfulness در افراد دیگر هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The joyfulness of a man prolongs his life.
[ترجمه گوگل]شادی انسان عمر او را طولانی می کند
[ترجمه ترگمان]The مردی که زندگی خود را به درازا می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because succeeds the joyfulness is the powerful propeller, it can urge the human to advance boldly.
[ترجمه گوگل]از آنجا که شادی، ملخ قدرتمند است، می تواند انسان را به پیشروی جسورانه ترغیب کند
[ترجمه ترگمان]چون جانشین the، پروانه قدرتمند است، می تواند انسان را ترغیب کند که شجاعانه پیشرفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I never consider ease and joyfulness as the purpose of life itself.
[ترجمه گوگل]من هرگز آسودگی و شادی را هدف زندگی نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من هرگز آسایش و joyfulness را به عنوان هدف زندگی در نظر نمی گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I never consider ease A nd joyfulness as the purpose of life itself.
[ترجمه گوگل]من هرگز آسودگی و شادی را هدف خود زندگی نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت به اندازه هدف زندگی راحت نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thanks adds for the good friend, hopes joyfulness which we exchanges is together!
[ترجمه گوگل]با تشکر می افزاید برای دوست خوب، امید شادی که ما مبادله با هم است!
[ترجمه ترگمان]از دوستی که با هم مبادله می کنیم تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Light music fills my heart with serene joyfulness.
[ترجمه گوگل]موسیقی سبک قلبم را پر از شادی آرام می کند
[ترجمه ترگمان]موسیقی سبک قلبم را با آرامش و آرامش پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I ago consider ease or joyfulness as the purpose of life itself.
[ترجمه گوگل]من پیشتر راحتی یا شادی را هدف زندگی می دانم
[ترجمه ترگمان]من پیش خودم سبک زندگی را به عنوان هدف زندگی در نظر می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Those who have work with you will miss your joyfulness.
[ترجمه گوگل]کسانی که با شما کار دارند دلشان برای شادی شما تنگ خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کسانی که با تو کار می کنند دلت برای joyfulness تنگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشی (اسم)
fun, rejoicing, gaiety, glee, exhilaration, mirth, merriment, spree, solace, pleasure, delight, joy, enjoyment, gust, ball, frolic, festivity, gasser, jollification, consolation, joyfulness, gladness, jollity, merrymaking, lark, hilarity, jamboree, jocundity, pleasance, joyance, laverock

خرسندی (اسم)
satisfaction, contentment, happiness, joy, joyfulness, gladness

انگلیسی به انگلیسی

• happiness, cheerfulness, gladness

پیشنهاد کاربران

بپرس