1. a journeyman actor
هنرپیشه ی نسبتا خوب و ساعی
2. Douglas was a 29-year-old journeyman fighter, erratic in his previous fights.
[ترجمه گوگل]داگلاس یک مبارز 29 ساله بود که در مبارزات قبلی خود نامنظم بود
[ترجمه ترگمان]داگلاس یک جنگنده journeyman ۲۹ ساله بود که در جنگ های قبلی خود نامنظم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One day a young journeyman white-washing the inside of the houses ran his brush over the toad's back.
[ترجمه گوگل]یک روز یک کاوشگر جوان که داخل خانه ها را سفید می کرد، برس خود را روی پشت وزغ کشید
[ترجمه ترگمان]یک روز یک کارگر جوان کارگر ماهر که داخل خانه ها را می شست، قلم مو را روی پشت وزغ دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Francis Place, remembering his days as a journeyman tailor, endorsed this view.
[ترجمه گوگل]فرانسیس پلیس، با یادآوری روزهای خود به عنوان یک خیاط کارشناس، این دیدگاه را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]فرانسیس پلیس، که روزه ای خود را به عنوان یک کارگر ماهر به یاد می آورد، این دیدگاه را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Heavy Equipment Technician: Valid Alberta or Interprovincial Journeyman Heavy Equipment Technician certification is required.
[ترجمه گوگل]تکنسین تجهیزات سنگین: گواهینامه تکنسین تجهیزات سنگین آلبرتا یا Journeyman بین استانی معتبر مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تکنسین تجهیزات سنگین: certification معتبر و یا Interprovincial journeyman تجهیزات سنگین تجهیزات مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Electrician: Applicants must have valid Alberta or Interprovincial Journeyman Electrician certification.
[ترجمه گوگل]برقکار: متقاضیان باید دارای گواهینامه معتبر برقکار مسافر بین استانی یا آلبرتا باشند
[ترجمه ترگمان]Electrician: متقاضیان باید آلبرتا معتبر یا گواهی نامه Interprovincial journeyman Electrician داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Millwright: Valid Alberta or Interprovincial Journeyman Millwright certification is required.
[ترجمه گوگل]Millwright: گواهینامه معتبر Millwright آلبرتا یا بین استانی Journeyman Millwright مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]millwright: گواهی نامه معتبر آلبرتا یا گواهی نامه millwright journeyman مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then I proceeded to tell how the journeyman treated me.
[ترجمه گوگل]سپس ادامه دادم تا بگویم که مسافر چگونه با من رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]بعد شروع کردم به گفتن که چطور کارگر ماهر با من رفتار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Welding: Valid Alberta or Interprovincial Journeyman Welding certification is required.
[ترجمه گوگل]جوشکاری: گواهینامه جوشکاری معتبر آلبرتا یا بین استانی Journeyman مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]جوشکاری: آیا گواهی نامه جوشکاری معتبر یا Interprovincial journeyman جوشکاری مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Instrumentation Technician: Valid Alberta or Interprovincial Journeyman Instrumentation Technician certification is required.
[ترجمه گوگل]تکنسین ابزار دقیق: گواهینامه تکنسین ابزار دقیق آلبرتا یا Journeyman بین استانی معتبر مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تکنسین ابزار و ابزار ابزار: ابزار اصلی ابزار و ابزار برقی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After a 6 year apprenticeship I became a journeyman at 1
[ترجمه گوگل]پس از 6 سال کارآموزی، در 1 سالگی کارآموز شدم
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دوره ۶ ساله، من یک کارگر ماهر شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The mercer's journeyman came rushing upon me with such fury as very much frighted me.
[ترجمه گوگل]کارفرمای مرسر با چنان خشمی بر من هجوم آورد که مرا بسیار ترساند
[ترجمه ترگمان]کارگر ماهر mercer با چنان خشم و غضب به من هجوم آورده بود که مرا می ترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thomas, who declined an interview request, was reluctant to play the rookie, instead going with journeyman James Willis.
[ترجمه گوگل]توماس، که درخواست مصاحبه را رد کرد، تمایلی به بازی در نقش یک تازه کار نداشت، در عوض با جیمز ویلیس کارشناس رفت
[ترجمه ترگمان]توماس که درخواست مصاحبه را رد کرده بود، تمایلی به بازی کردن در تازه کار نداشت و به جای آن جیمز ویلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Following a tremendous start to this term, the one-time journeyman has pronounced his determination to go for the title.
[ترجمه گوگل]پس از شروع فوقالعاده این ترم، سفیر یکباره عزم خود را برای رفتن به این عنوان اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]پس از شروع فوق العاده این دوره، یک کارگر ماهر، عزم خود را برای رفتن به عنوان قهرمانی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید