jotting

/ˈdʒɒtɪŋ//ˈdʒɒtɪŋ/

معنی: چیزی که با عجله نوشته شده
معانی دیگر: یادداشت (کوتاه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a short written note, as to oneself.

جمله های نمونه

1. She was jotting things down in a little notebook.
[ترجمه گوگل]او چیزها را در یک دفترچه یادداشت می کرد
[ترجمه ترگمان]اون تو یه دفترچه یادداشت یه چیزایی یادداشت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Start by jotting down a few ideas.
[ترجمه گوگل]با یادداشت چند ایده شروع کنید
[ترجمه ترگمان]با کم کردن چند ایده شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Begin by jotting down what you think they are, plus any thoughts this triggers off.
[ترجمه گوگل]با یادداشت کردن آنچه فکر می کنید آنها هستند، بعلاوه هر فکری که این باعث می شود شروع کنید
[ترجمه ترگمان]شروع کنید با توجه به چیزهایی که فکر می کنید هستند، به اضافه هر اندیشه ای که این چاشنی ها را از بین می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She spent the next hour jotting down notes as she processed each disk.
[ترجمه گوگل]او یک ساعت بعد را صرف یادداشت برداری در حین پردازش هر دیسک کرد
[ترجمه ترگمان]او ساعتی بعد در حالی که هر دیسک را پردازش می کرد، یادداشت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I find jotting down a few things I want to do, should do, or could do, works best for me.
[ترجمه گوگل]یادداشت کردن چند کاری که می‌خواهم انجام دهم، باید انجام دهم یا می‌توانم انجام دهم، برای من بهترین کار را دارد
[ترجمه ترگمان]کارهایی را که من می خواهم انجام دهم، انجام دهم، یا انجام دهم، برای من بهتر عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The student considers jotting down the number of the businessman's American Express card.
[ترجمه گوگل]دانشجو در نظر دارد شماره کارت امریکن اکسپرس تاجر را یادداشت کند
[ترجمه ترگمان]دانش آموز، jotting را در مورد تعداد کارت اکسپرس امریکن اکسپرس در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I punch buttons on a keyboard rather than jotting notes with pen and paper.
[ترجمه گوگل]من به جای اینکه یادداشت ها را با قلم و کاغذ یادداشت کنم، دکمه های صفحه کلید را مشت می کنم
[ترجمه ترگمان]من به جای یادداشت های jotting با قلم و کاغذ دکمه صفحه کلید را می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He advises jotting down three things you are grateful for each day or daily journaling about a positive experience.
[ترجمه گوگل]او توصیه می‌کند هر روز سه چیز را یادداشت کنید که بابت آنها سپاسگزار هستید یا روزانه در مورد یک تجربه مثبت یادداشت کنید
[ترجمه ترگمان]او به jotting توصیه می کند که سه چیز را که برای هر روز و یا هر روز در مورد یک تجربه مثبت از آن قدردانی می کنید را یادداشت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Imagine a business- or requirements-analyst jotting down the required features of the next-generation business service.
[ترجمه گوگل]تصور کنید که یک تحلیلگر کسب و کار یا نیازمندی ها ویژگی های مورد نیاز خدمات تجاری نسل بعدی را یادداشت می کند
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که یک تحلیلگر کسب وکار یا الزامات مورد نیاز خدمات کسب وکار نسل بعدی را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jotting down what worries you—facing an unexpected curveball of a question, tripping on the steps leading up to the podium—may weaken the effect.
[ترجمه گوگل]یادداشت کردن آنچه شما را نگران می کند - مواجهه با یک سوال غیرمنتظره انحنای، زمین خوردن روی پله های منتهی به سکو - ممکن است اثر را ضعیف کند
[ترجمه ترگمان]کاهش چیزی که شما را نگران می کند - با یک سوال غیر منتظره از یک سوال، سقوط کردن بر روی پله های منتهی به سکو - ممکن است تاثیر را تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All the time I was talking he was jotting down.
[ترجمه گوگل]تمام مدتی که من صحبت می کردم او داشت یادداشت می کرد
[ترجمه ترگمان]تمام مدتی که داشتم حرف می زدم اون یادداشت رو یادداشت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you're always jotting things down, a fresh notepad and uncapped pen should be next to your mouse pad.
[ترجمه گوگل]اگر همیشه چیزها را یادداشت می کنید، یک دفترچه یادداشت تازه و خودکار بدون کلاه باید در کنار پد ماوس شما باشد
[ترجمه ترگمان]اگر همیشه چیزها را یادداشت کنید، یک دفترچه یادداشت تازه و خودکار uncapped باید در کنار صفحه ماوس شما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Put it in writing: Jotting down your worries 'downloads' them so they are less likely to pop up and impact your performance.
[ترجمه گوگل]آن را به صورت مکتوب بنویسید: یادداشت کردن نگرانی‌هایتان، آنها را «دانلود» می‌کند تا کمتر ظاهر شوند و بر عملکرد شما تأثیر بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن را به صورت کتبی قرار دهید: کاهش نگرانی های شما آن ها را دانلود می کند تا آن ها به احتمال کمتری بر روی عملکرد شما تاثیر بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Time I used to try jotting down on my cuff what she said dressing.
[ترجمه گوگل]زمانی که سعی می‌کردم آنچه را که او در مورد پانسمان می‌گفت روی کافم یادداشت کنم
[ترجمه ترگمان]وقتش بود که سعی می کردم روی cuff یادداشت کنم، چیزی که او می گفت لباس پوشیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چیزی که با عجله نوشته شده (اسم)
jotting

انگلیسی به انگلیسی

• brief note written quickly; act of one who jots

پیشنهاد کاربران

بپرس