jordan

/ˈdʒɔːrdn̩//ˈdʒɔːdn̩/

رود اردن (که از کوه های لبنان سرچشمه گرفته به بحرالمیت می ریزد)، اردن، روداردن درفلسطین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Jordanian (adj.), Jordanian (n.)
(1) تعریف: a Middle Eastern country between Syria and Saudi Arabia; Hashemite Kingdom of Jordan.

(2) تعریف: a river that flows from Lebanon, along the border of Israel and Jordan and into the Dead Sea.

جمله های نمونه

1. I don't want to be the next Michael Jordan, I only want to be Kobe Bryant.
[ترجمه مایکل جردن بعدی] من نمی خواهم که مایکل جردن بعدی باشم، فقط می خواهم کوب برایانت باشم.
|
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم مایکل جردن بعدی باشم، فقط می خواهم کوبی برایانت باشم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم بعد از مایکل جردن باشم، من فقط می خواهم کوب بریانت باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He left today on a roundabout route for Jordan and is also due soon in Egypt.
[ترجمه گوگل]او امروز در یک مسیر دوربرگردان به اردن رفت و همچنین به زودی به مصر می رود
[ترجمه ترگمان]او امروز در یک مسیر فلکه برای آردن عازم شد و به زودی در مصر نیز قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The pipeline supplies Jordan with 15 per cent of its crude oil.
[ترجمه گوگل]این خط لوله 15 درصد نفت خام اردن را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]این خط لوله ۱۵ درصد نفت خام خود را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "I wish I did," said Phil Jordan, relapsing into his usual gloom.
[ترجمه فا طمه همرنگ] جردن راباید به زبان محلی ترجمه کرد. جر در زبان محلی به معنای بالا ودن فریاد شادی پس جردن باید فریاد شادی از بالادست معنی بدهد
|
[ترجمه گوگل]فیل جردن در حالی که به ظلمت همیشگی خود بازگشته بود، گفت: «کاش می‌کردم
[ترجمه ترگمان]فیل جردن در حالی که دوباره به حالت افسردگی عادی خود بازگشته بود گفت: \" کاش این کار را می کردم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He cracked up Jordan to the stars.
[ترجمه گوگل]او جردن را به ستاره ها رساند
[ترجمه ترگمان]جردن را به طرف ستاره ها ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jordan reopened its border with Iraq.
[ترجمه گوگل]اردن مرز خود با عراق را بازگشایی کرد
[ترجمه ترگمان]آردن مرز خود با عراق را بازگشایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jordan asked for editorial control of the project.
[ترجمه گوگل]جردن خواستار کنترل تحریریه پروژه شد
[ترجمه ترگمان]جردن خواستار کنترل سردبیری پروژه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Traffic from Jordan to Iraq is down to a dozen loaded lorries a day, compared with a high of 200 a day.
[ترجمه گوگل]تردد از اردن به عراق در مقایسه با 200 کامیون در روز به 12 کامیون در روز کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]ترافیک از آردن به عراق در مقایسه با ۲۰۰ کامیون باری در روز در مقایسه با ۲۰۰ کامیون در روز کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jordan promised to trim the city budget without cutting essential services.
[ترجمه گوگل]اردن قول داد که بودجه شهر را بدون کاهش خدمات ضروری کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]آردن قول داد بدون قطع خدمات ضروری، بودجه شهر را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They double-teamed Jordan in the second half.
[ترجمه گوگل]آنها در نیمه دوم اردن را دو تیم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در نیمه دوم با یکدیگر هم کاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Off to one side, Sticht, Macomber, Jordan, and Kreps huddled to discuss something.
[ترجمه گوگل]استیچ، ماکومبر، جردن و کرپس در یک طرف جمع شدند تا در مورد چیزی بحث کنند
[ترجمه ترگمان]به یک طرف، Sticht، macomber، اردن و Kreps جمع شده بودند تا چیزی را مورد بحث و بررسی قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jordan started up a band of his own.
[ترجمه گوگل]جردن یک گروه موسیقی برای خودش راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]جردن یک گروه از خودش را شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jordan led his team to victory .
[ترجمه گوگل]اردن تیمش را به پیروزی رساند
[ترجمه ترگمان]جردن تیم خود را به سمت پیروزی هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Michael Jordan was my hero, and meeting him in the flesh was a real thrill.
[ترجمه گوگل]مایکل جردن قهرمان من بود، و ملاقات با او در جسم بسیار هیجان انگیز بود
[ترجمه ترگمان]مایکل جردن قهرمان من بود و با دیدن او در گوشت، یک هیجان واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] ژردان

انگلیسی به انگلیسی

• hashemite kingdom of jordan, kingdom in southwest asia; river in southwest asia which flows through israel and jordan; male first name; family name; michael jordan (born 1963), american professional basketball player and actor
chamber pot (british informal)
the hashemite kingdom of jordan is a country in south-west asia. jordan was a part of the ottoman empire until the first world war. it was then ruled by britain under a league of nations mandate and was known as transjordan. it became independent in 1946. in 1967 israel occupied the west bank and east jerusalem. there are about 1 million palestinian refugees in jordan, about 200,000 of them living in refugee camps. king hussein ibn talal succeeded his grandfather in 1952. political parties were legalized in 1993 and abdul salam majali was appointed prime minister. jordan exports fruit and vegetables, and phosphates. large foreign debts and high inflation are major economic problems. jordan is a member of the arab league.

پیشنهاد کاربران

بپرس