joist

/ˌdʒɔɪst//dʒoɪst/

معنی: تیر اهن، تیر اهن گذاری
معانی دیگر: (معماری - ساختمان های چوبی هر یک از تخته ها یا تیرهای موازی کف اتاق که تخته های مسطح کف را بر آن می کوبند - هریک از تخته ها یا تیرهای موازی تاق که تخته های سقف را روی آن می کوبند)، تیرسقف، تیر کف اتاق، نصب تیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of usu. many small beams placed horizontally from one side of a room or building to the other, to which a ceiling or floorboards are to be attached.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: joists, joisting, joisted
• : تعریف: to supply with or attach to joists.

جمله های نمونه

1. Install joist hangers on each vertical line, lining up the bottom of the hanger with the bottom of the ledger.
[ترجمه گوگل]آویزهای تیرچه ای را روی هر خط عمودی نصب کنید و قسمت پایین آویز را با قسمت پایین دفترچه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]hangers joist را بر روی هر خط عمودی نصب کنید، که کف حفره را با کف of نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any time you interrupt more than one joist, the adjacent joists must be doubled to carry the load.
[ترجمه گوگل]هر بار که بیش از یک تیرچه را قطع می کنید، تیرچه های مجاور باید برای حمل بار دو برابر شوند
[ترجمه ترگمان]هر زمانی که بیش از یک joist را قطع می کنید، the مجاور باید دوبرابر شوند تا بار را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As he turned, his foot slipped off the joist.
[ترجمه گوگل]وقتی چرخید، پایش از روی تیرچه لیز خورد
[ترجمه ترگمان]همین که برگشت، پایش از تیر آهن تیر خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The floor joist was cracked and fractured, but no debris was deposited in the basement, as the subflooring remained intact.
[ترجمه گوگل]تیرچه کف ترک خورده و شکسته بود، اما هیچ آواری در زیرزمین رسوب نکرد، زیرا کف زیرین دست نخورده باقی ماند
[ترجمه ترگمان]کف اتاق شکسته و شکسته بود، اما هیچ آوار در زیرزمین مانده بود چون the دست نخورده باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The design of cantilever beam, joist and battered column in the upper structure was introduced. The anti-float of deep foundation problem and baseplate and concrete external wall were introduced.
[ترجمه گوگل]طرح تیرهای کنسول، تیرچه و ستون ضربدری در سازه فوقانی معرفی شد ضد شناور مشکل فونداسیون عمیق و بیس پلیت و دیوار خارجی بتنی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]طراحی of cantilever، joist و ستون battered در ساختار بالایی معرفی شد لایه ضد شناور از مشکل اساسی بنیادی و baseplate و دیوار بیرونی بتنی معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on the force behavior of joist of large-span prestressed space frame system, space finite element analysis of prestressed beam-slab system is carried out by using ANSYS software.
[ترجمه گوگل]بر اساس رفتار نیروی تیرچه سیستم قاب فضایی پیش تنیده با دهانه بزرگ، تحلیل المان محدود فضایی سیستم تیر- دال پیش تنیده با استفاده از نرم افزار ANSYS انجام شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نرم افزار ANSYS، استفاده از نرم افزار ANSYS، تحلیل آلمان محدود فضا و تحلیل آلمان محدود فضای prestressed با استفاده از نرم افزار frame انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Commencing with one brief joist rack optimizing design issue in the engineering practice, this paper discussed that optimizing design of two bar joist rack structures about pressure bar stabilization.
[ترجمه گوگل]با شروع یک موضوع مختصر طراحی بهینه سازی قفسه تیرچه در عمل مهندسی، این مقاله در مورد بهینه سازی طراحی دو سازه قفسه تیرچه در مورد تثبیت میله فشار بحث کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با استفاده از یک روش طراحی بهینه برای بهینه سازی مساله طراحی در عمل مهندسی مورد بحث و بررسی قرار گرفت که بهینه سازی طراحی دو بار میله های فولادی را در تثبیت بار فشار مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Adverse condition of concrete in tension and steel joist in compression occurs at inner support regions of continuous composite steel concrete beams.
[ترجمه گوگل]شرایط نامطلوب بتن در کشش و تیرچه فولادی در فشار در نواحی پشتیبانی داخلی تیرهای بتنی مرکب فولادی پیوسته رخ می‌دهد
[ترجمه ترگمان]شرایط نامساعد بتون در کشش و فولاد کربنی در تراکم در مناطق حمایت داخلی تیره ای بتنی فولادی پیوسته رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A triangular metal bracket used to strengthen a joist.
[ترجمه گوگل]یک بست فلزی مثلثی شکل که برای تقویت تیرچه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک بست فلزی مثلثی برای تقویت a بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Straight at me where I kneel unbalanced, precariously lodged between joist and board.
[ترجمه گوگل]درست رو به روی من، جایی که به طور نامتعادل زانو زده ام، به طور نامطمئنی بین تیرچه و تخته قرار گرفته ام
[ترجمه ترگمان]در حالی که نامتعادل و نامتعادل در میان میله های آهن و تخته قرار گرفته بودم، مستقیم به من خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yesterday, a police spokesman said the classroom would probably need a joist in the ceiling replacing.
[ترجمه گوگل]دیروز، سخنگوی پلیس گفت که کلاس احتمالاً نیاز به یک تیرچه در سقف دارد
[ترجمه ترگمان]دیروز، یک سخنگوی پلیس گفت که احتمالا این کلاس به a در سقف نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The temporary wall should be solid, with double top and bottom plates and a stud under each joist or rafter.
[ترجمه گوگل]دیوار موقت باید یکپارچه، دارای صفحات دوتایی بالا و پایین و یک گل میخ در زیر هر تیرچه یا تیرچه باشد
[ترجمه ترگمان]دیوار موقتی باید محکم و با صفحات بالا و پایین و یک stud زیر هر joist یا rafter باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Make the cut through the floorboard as near as possible to the middle of a joist.
[ترجمه گوگل]برش را از روی تخته کف تا حد امکان به وسط تیرچه نزدیک کنید
[ترجمه ترگمان]the را تا جایی که ممکن است در وسط یک joist قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Try to keep them in a fairly straight line along each joist.
[ترجمه گوگل]سعی کنید آنها را در یک خط نسبتاً مستقیم در امتداد هر تیرچه نگه دارید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید آن ها را در یک خط صاف در کنار یکدیگر نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There are very strict codes on removing, drilling or notching load bearing walls and floor joist .
[ترجمه گوگل]قوانین بسیار سختگیرانه ای در مورد برداشتن، سوراخ کردن یا بریدگی دیوارهای باربر و تیرچه کف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کده ای بسیار شدیدی در حذف، دریل کردن و یا پاره کردن بار بر روی دیوارها و کف زمین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیر اهن (اسم)
girder, joist

تیر اهن گذاری (اسم)
joist

تخصصی

[عمران و معماری] تیرچه - تیرک - پوشتیر - تیرفرعی
[زمین شناسی] تیرچه- تیر کف

انگلیسی به انگلیسی

• beam that supports a floor
put floor beams in place
a joist is a long thick piece of wood, metal, or concrete that is used in buildings or other structures, especially to support a floor or ceiling.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A horizontal supporting beam in a building, usually for floors or ceilings
🔍 مترادف: Beam
✅ مثال: The carpenter inspected each joist to ensure the floor would be stable.
joist
تیر فرعی
joist ( مهندسی عمران )
واژه مصوب: تیرچه
تعریف: تیری چوبی یا فلزی که از آن برای انتقال مستقیم بار به تیرهای دیگر استفاده شود

بپرس