jointing


معنی: خط اتصال
معانی دیگر: بندکشى( بنایى) معمارى : بندکشى

مترادف ها

خط اتصال (اسم)
junction, joint, accolade, jointing, interface, juncture, seam

تخصصی

[عمران و معماری] آببندی درز - پر کردن درزها - درزبندی - درزکشی
[زمین شناسی] بند کشی، درز کشی

پیشنهاد کاربران

کاغذ مخصوص واشر، جهت درزگیری
jointing ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: درزه‏بندی
تعریف: چگونگی درزه‏ها یا وجود آنها در یک تودۀ سنگی

بپرس