joint committee

/ˌdʒɔɪntkəˈmɪti//dʒɔɪntkəˈmɪti/

کمیته ی مشترک (پارلمانی یا اداری)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a committee consisting of members from both houses of a bicameral legislature, or from two or more organizations.

جمله های نمونه

1. According to Congress's Joint Committee on Taxation, corporate tax breaks in the 1995 fiscal year might reach 60 billion.
[ترجمه گوگل]طبق گزارش کمیته مشترک مالیات کنگره، معافیت های مالیاتی شرکت ها در سال مالی 1995 ممکن است به 60 میلیارد برسد
[ترجمه ترگمان]به گفته کمیته مشترک مالیات، معافیت های مالیاتی شرکت ها در سال مالی ۱۹۹۵ ممکن است به ۶۰ میلیارد لیره برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The agreement included a clause setting up a joint committee to oversee air quality.
[ترجمه گوگل]این توافق شامل بندی برای ایجاد یک کمیته مشترک برای نظارت بر کیفیت هوا بود
[ترجمه ترگمان]این قرارداد عبارت بود از تشکیل یک کمیته مشترک برای نظارت بر کیفیت هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Students, workers and peasants formed a joint committee to organize supplies.
[ترجمه گوگل]دانشجویان، کارگران و دهقانان کمیته مشترکی را برای سازماندهی تدارکات تشکیل دادند
[ترجمه ترگمان]دانشجویان، کارگران و کشاورزان یک کمیته مشترک برای سازماندهی تدارکات تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Joint Committee gave millions of dollars to various institutions, and this soon acquired a political and moral significance.
[ترجمه گوگل]کمیته مشترک میلیون ها دلار به نهادهای مختلف داد و این امر به زودی اهمیت سیاسی و اخلاقی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته مشترک میلیون ها دلار به نهاده ای مختلف داد، و این امر به زودی اهمیت سیاسی و اخلاقی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Congress meanwhile created a select joint committee to conduct hearings.
[ترجمه گوگل]در همین حال، کنگره یک کمیته مشترک منتخب را برای انجام جلسات استماع ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، کنگره یک کمیته مشترک منتخب برای رسیدگی به جلسات تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Joint Committee investigating the scandal cleared my name.
[ترجمه گوگل]کمیته مشترک بررسی این رسوایی نام من را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته مشترک در حال تحقیق درباره این رسوایی نام من را تبرئه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The agreement also stipulates the establishment of a joint committee for cooperation, whose responsibility is to implement this agreement and other agreements or protocols signed based on this.
[ترجمه گوگل]در این توافقنامه همچنین مقرر شده است که کمیته مشترکی برای همکاری ایجاد شود که مسئولیت آن اجرای این توافقنامه و سایر موافقتنامه ها یا پروتکل های امضا شده بر این اساس است
[ترجمه ترگمان]این قرارداد همچنین تاسیس یک کمیته مشترک برای هم کاری را تصریح می کند که مسیولیت آن اجرای این قرارداد و توافق های دیگر یا پروتکل هایی است که براساس این قرارداد امضا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the Joint Committee is a jobs committee.
[ترجمه گوگل]و کمیته مشترک یک کمیته مشاغل است
[ترجمه ترگمان]و کمیته مشترک یک کمیته شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The joint committee will discuss the question submitted by you tomorrow.
[ترجمه گوگل]کمیته مشترک فردا در مورد سوال ارائه شده توسط شما بحث خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته مشترک درباره این سوال که فردا توسط شما ارائه شده است بحث و تبادل نظر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr. Somchai proposed a joint committee to oversee any troop withdrawal.
[ترجمه گوگل]آقای سومچای یک کمیته مشترک را برای نظارت بر خروج نیروها پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]آقای \"Somchai\" پیشنهاد یه کمیته مشترک رو پیشنهاد کرد که به هر گروه دیگه ای نظارت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A bilateral joint committee on economic, trade and technological cooperation should be established to enhance planning and coordination and raise the level of bilateral cooperation.
[ترجمه گوگل]یک کمیته مشترک دوجانبه در زمینه همکاری های اقتصادی، تجاری و فناوری باید برای تقویت برنامه ریزی و هماهنگی و ارتقای سطح همکاری های دوجانبه ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]یک کمیته مشترک دو جانبه در زمینه هم کاری اقتصادی، تجاری و فنی باید برای افزایش برنامه ریزی و هماهنگی و افزایش سطح هم کاری های دو جانبه ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The U. S. -Chinese Joint Committee on Commerce and Trade meets twice a year to resolve policy disputes and ease trade tensions.
[ترجمه گوگل]کمیته مشترک بازرگانی و تجارت ایالات متحده و چین دو بار در سال برای حل اختلافات سیاسی و کاهش تنش های تجاری تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه ترگمان]U اس کمیته مشترک بازرگانی و بازرگانی چین دو بار در سال برای حل اختلافات سیاسی و تسهیل تنش های تجاری دو بار تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The good news is that the Joint Committee is taking this issue far more seriously than the White House.
[ترجمه گوگل]خبر خوب این است که کمیته مشترک این موضوع را بسیار جدی تر از کاخ سفید می گیرد
[ترجمه ترگمان]خبر خوب این است که کمیته مشترک این مساله را بسیار جدی تر از کاخ سفید در نظر گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, Te Navuth, chairman of the MRC's Joint Committee, said Cambodia, Thailand, and Vietnam have doubts.
[ترجمه گوگل]با این حال، ته ناووت، رئیس کمیته مشترک MRC، گفت که کامبوج، تایلند و ویتنام تردید دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، Te Navuth، رئیس کمیته مشترک MRC، گفت کامبوج، تایلند، و ویتنام شک دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• commission combining different groups or bodies

پیشنهاد کاربران

[حقوق کار]
کمیته ای متشکل از اعضای کارگر و کارفرما است و مربوط به قوانین ایمنی و بهداشت بوده و برای رسیدگی به مسائل بهداشتی و ایمنی تشکیل جلسه می دهند

بپرس