joinder

/ˈdʒɔɪndər//ˈdʒɔɪndə/

معنی: اتفاق، الحاق، پیوستگی
معانی دیگر: اتصال، همبست، همبندی، تلاقی

جمله های نمونه

1. The alternative joinder that plaintiff puts forward two kinds of cause of action concerning contract and tort is extensively excluded, however, substantive law cannot provide basis for it.
[ترجمه گوگل]ادغام جایگزین که خواهان دو نوع علت دعوی در مورد عقد و جرم را مطرح می کند، به طور گسترده منتفی است، اما حقوق ماهوی نمی تواند مبنایی برای آن فراهم کند
[ترجمه ترگمان]متغیر جایگزین که شاکی دو نوع علت را در رابطه با قرارداد مطرح می کند به طور گسترده حذف شده است، با این حال، قانون اساسی نمی تواند اساس آن را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The imaginative joinder of offenses is an important appearance of the theory of the number of offenses.
[ترجمه گوگل]ادغام خیالی جرایم ظاهر مهمی از نظریه تعدد جرم است
[ترجمه ترگمان]کاربرد تخیلی of، ظاهر مهمی از نظریه تعداد جرم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The essence of the imaginative joinder offenses is one crime.
[ترجمه گوگل]جوهر جرایم تخیلی تخیلی یک جرم است
[ترجمه ترگمان]ماهیت جرائم joinder تخیلی یک جرم محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Imaginative joinder of offenses is different from normative joinder and aggregated consequent.
[ترجمه گوگل]پیوستن خیالی به جرایم با پیوستن هنجاری و نتیجه تجمیع متفاوت است
[ترجمه ترگمان]Imaginative joinder از offenses متفاوت از joinder هنجاری و aggregated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The preliminary joinder of actions is a kind of joinder with special structure elements, and in history its legitimacy was once in question.
[ترجمه گوگل]الحاق مقدماتی افعال نوعی پیوند با عناصر ساختاری خاص است و در تاریخ مشروعیت آن زمانی مورد سوال بوده است
[ترجمه ترگمان]اصول اولیه اقدامات نوعی of با عناصر ساختار خاص است، و در طول تاریخ مشروعیت آن یک بار مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The punishment of imaginative joinder of offenses is one of the controversies over imaginative joinder of offenses.
[ترجمه گوگل]مجازات ادغام خیالی در جرایم یکی از مناقشات تلفیق خیالی به جرم است
[ترجمه ترگمان]مجازات of imaginative of یکی از بحث های مربوط به joinder imaginative of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective joinder of causes of action occurs when in an action a plaintiff has more than one cause against a defendant.
[ترجمه گوگل]ادغام عینی اسباب دعوا زمانی اتفاق می افتد که در یک دعوی شاکی بیش از یک علت علیه مدعی علیه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هدف عینی از علل اقدام زمانی رخ می دهد که در عمل شاکی بیش از یک دلیل علیه یک متهم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So many procedural problems such as joinder, court compulsory mediation, liquidation procedure connection, and plaintiff expansion, etc., need to be supplemented in the future.
[ترجمه گوگل]بنابراین بسیاری از مشکلات رویه ای مانند الحاق، میانجی گری اجباری دادگاه، اتصال رویه تصفیه و گسترش شاکی و غیره باید در آینده تکمیل شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از مشکلات رویه ای مانند joinder، میانجیگری اجباری دادگاه، انحلال رویه قضایی، و گسترش شاکی و غیره باید در آینده تکمیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The deep - seated reason of excluding alternative joinder is confusing substantive law with procedural law.
[ترجمه گوگل]دلیل عمیق کنار گذاشتن الحاق جایگزین، اشتباه گرفتن حقوق ماهوی با قانون رویه است
[ترجمه ترگمان]دلیل deep حذف joinder جایگزین قانون اساسی با قانون رویه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact, imaginative joinder of offenders is not several crimes in form but several crimes in substance.
[ترجمه گوگل]در حقيقت، ملحق خيالى مجرمين، چند جنايت از نظر شكل نيست، بلكه چند جنايت ماهوى است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، تخیلات واهی متجاوزان، چندین جرم در قالب نیست، بلکه چندین جرم در ذات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Joinder of preliminary action is a litigation system to solve the problem of combination of rights of claims, enhancing the litigation of efficiency, saving judicial resources.
[ترجمه گوگل]پیوستن به دعوای مقدماتی یک سیستم دادرسی برای حل مشکل ترکیب حقوق دعاوی، افزایش کارایی دعاوی، صرفه جویی در منابع قضایی است
[ترجمه ترگمان]Joinder اقدام اولیه یک سیستم قضایی برای حل مشکل ترکیبی از حقوق مطالبات، افزایش دادرسی بهره وری، حفظ منابع قضایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The imaginative joinder of offenses indicates a type of offence that one crime may offend more than one offence for its endangered act in part or as a whole against other objects.
[ترجمه گوگل]ادغام خیالی جرایم نشان دهنده نوعی جرم است که یک جرم ممکن است بیش از یک جرم را برای عمل در معرض خطر خود به طور جزئی یا کلی علیه اشیاء دیگر آزار دهد
[ترجمه ترگمان]جنبه تخیلی جرایم نشان دهنده نوعی جرم است که ممکن است یک جرم بیش از یک جرم را برای اقدام در معرض خطر به عنوان بخشی یا به عنوان یک کل در مقابل اشیا دیگر آزرده سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As he declined the invitation it is unnecessary to consider further what would have been the effect of such a joinder.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که او دعوت را رد کرد، لازم نیست بیشتر در نظر بگیریم که چنین پیوندی چه تأثیری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی دعوت را رد کرد دیگر لزومی نداشت بیشتر فکر کند که چه اتفاقی ممکن است اثر چنین a را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From the view of strengthening demonstration, law's uncertainty, and so on, we should accept alternative joinder.
[ترجمه گوگل]از منظر تقویت تظاهرات، عدم قطعیت قانون و باید پیوستن جایگزین را بپذیریم
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه تقویت تظاهرات، عدم قطعیت قانون و غیره، ما باید joinder جایگزین را بپذیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتفاق (اسم)
accident, event, case, happening, occurrence, fluke, accidentalism, unison, hazard, confederation, fortuity, confederacy, federation, happenstance, joinder

الحاق (اسم)
inset, juncture, supplement, addendum, union, interpolation, incorporation, concatenation, insertion, adhesion, adjunction, joinder, subjunction

پیوستگی (اسم)
affinity, connection, conjugation, juncture, alliance, union, association, incorporation, adherence, cohesion, continuity, conjunction, affiliation, bond, unity, coalition, concrescence, connexion, zygosis, joinder

تخصصی

[حقوق] تلفیق کردن، به هم پیوستن، هم عقیده بودن، ادغام یا الحاق اسباب دعوی، ورود در دعوی، ادغام خواهانها یا خواندگان، قبول موافقتنامه توسط ثالث ذینفعی که طرف موافقتنامه یا سند نیست

انگلیسی به انگلیسی

• act of joining, combining, uniting, linking; joining of two or more individuals in a suite or action against another (law)

پیشنهاد کاربران

بپرس