jogger

/ˈdʒɑːɡər//ˈdʒɒɡə/

معنی: هل دهنده، کسیکه اهسته می دود
معانی دیگر: کسیکه اهسته می دود، هل دهنده

جمله های نمونه

1. The dog barked at the jogger.
[ترجمه سید] سگ به هل دهنده پارس کرد
|
[ترجمه گوگل]سگ روی دونده پارس کرد
[ترجمه ترگمان]سگ در the پارس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is a fanatic jogger.
[ترجمه گوگل]او یک دونده متعصب است
[ترجمه ترگمان] اون یه دونده افراطی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It can be undone. Memory jogger Keyboard: tap the Del for Delete key smartly but with caution.
[ترجمه گوگل]می توان آن را لغو کرد صفحه‌کلید Jogger Memory: روی کلید Del for Delete هوشمندانه اما با احتیاط ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]می تواند خراب شود صفحه کلید jogger حافظه: به دل دل برای حذف زیرکانه اما با احتیاط ضربه بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I keep my eye on the jogger suit.
[ترجمه گوگل]چشمم به کت و شلوار دونده است
[ترجمه ترگمان] من حواسم به اون کت jogger هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Memory jogger Caps Lock will only type letters in upper case.
[ترجمه گوگل]Caps Lock حافظه‌ی Jogger فقط حروف را با حروف بزرگ تایپ می‌کند
[ترجمه ترگمان]jogger Caps Memory Lock تنها حروف را در قسمت بالا تایپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jogger of the year was Sarah Rhimes and she also collected the ladies' road race championship trophy for 199
[ترجمه گوگل]جوگر سال سارا رایمز بود و او همچنین جایزه قهرمانی مسابقات جاده ای بانوان را برای سال 199 به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Jogger در طول سال، سارا Rhimes بود و او همچنین مسابقات قهرمانی مسابقات جاده ای بانوان را برای ۱۹۹ نفر جمع آوری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Formerly an avid jogger and weight-lifter, Turner leans on a cane to walk around her small apartment on good days.
[ترجمه گوگل]ترنر که سابقاً یک دونده و وزنه‌بردار مشتاق بود، به عصا تکیه می‌کند تا در روزهای خوب در آپارتمان کوچکش قدم بزند
[ترجمه ترگمان]پیش از این، تر نر مک نر مشتاق و lifter، به عصا تکیه داده بود تا در روزه ای خوبی در اطراف آپارتمان کوچکش قدم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The jogger ran off to call the Police.
[ترجمه گوگل]دونده فرار کرد تا با پلیس تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان]The برای تماس با پلیس فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A tall bald jogger was behind the other but gaining.
[ترجمه گوگل]یک طاس بلند قد پشت سر دیگری بود اما افزایش می یافت
[ترجمه ترگمان]یک دونده بلند قد در پشت سر دیگری بود، اما نزدیک تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Read in studio A jogger has been stabbed by a group of youths while running through a city centre.
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یک دونده در حالی که در مرکز شهر در حال دویدن بود توسط گروهی از جوانان با چاقو مورد ضرب و شتم قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید در حالی که یک گروه از جوانان در حال دویدن از وسط یک مرکز شهر زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A jogger who had brushed aside two evangelists from a religious cult had been pushed to the ground grazing his knee.
[ترجمه گوگل]دونده ای که دو بشارت دهنده را از یک فرقه مذهبی کنار زده بود، در حالی که زانوی خود را می چراند، به زمین هل داده شده بود
[ترجمه ترگمان]A که two را از یک فرقه مذهبی به کنار زده بود تا زانو به زمین پناه برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Renaming it merely renames the original version. Memory jogger Caps Lock will only type letters in upper case.
[ترجمه گوگل]تغییر نام آن صرفاً باعث تغییر نام نسخه اصلی می شود Caps Lock حافظه‌ی Jogger فقط حروف را با حروف بزرگ تایپ می‌کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از آن فقط نسخه اصلی را تغییر می دهد jogger Caps Memory Lock تنها حروف را در قسمت بالا تایپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Critically ill . . . jogger is stabbed three times in unprovoked attack.
[ترجمه گوگل]به شدت بیمار است جوگر در یک حمله ناخواسته سه ضربه چاقو خورد
[ترجمه ترگمان]اون دونده یه دونده … سه بار در حمله بی دلیل چاقو خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The jogger calculates the length of her stride and determines her desired speed.
[ترجمه گوگل]دونده طول گام او را محاسبه می کند و سرعت مورد نظر او را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]The طول قدم هایش را محاسبه می کند و سرعت مورد نظرش را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هل دهنده (اسم)
jogger, shover

کسی که اهسته می دود (اسم)
jogger

انگلیسی به انگلیسی

• runner who jogs for exercise
a jogger is a person who runs at a jogging pace as a form of exercise.

پیشنهاد کاربران

jogger
بَرای اینکه این دو با شماره ی دو= ۲ همسان گیری نشود می توان از دیگر دیس های : نَرم دَوَنده ، نَرم دَوِشگَر بهره بُرد.
someone who jogs as a form of exercise
دونده
You always see joggers in the park on Saturday mornings
She's petite, with a jogger's lean physique
jogger
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/jogger
jogger ( ورزش )
واژه مصوب: نرم دو
تعریف: کسی که نرم دوی می کند
دونده
شلوار ورزشی

بپرس