jog one's memory
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
تداعی کردن خاطرات
یادآوری کردن
باعث به خاطر آوردن موضوعی/کسی شدن
Call something to mind
Bring back memories
I want to jog your memory about an old friend named Jeff.
That scene joged all those terrible memories of his tumoltuous childhood.
باعث به خاطر آوردن موضوعی/کسی شدن
به دست آوردن حافظه
باعث بشی که کسی چیزی رو به یاد بیاره
ملکه ذهن کرردن
زنده کردن خاطرات
Maybe this picture will help jog your memory
شاید این تصویر کمک کند به زنده کردن خاطراتت
شاید این تصویر کمک کند به زنده کردن خاطراتت
به خاطر کسی چیزی رو اوردن ( یادآوری کردن به کسی )