1. to jockey a taxi for a living
برای امرار معاش تاکسی راندن
2. to jockey for position
دنبال موقعیت مناسب گشتن
3. a truck jockey
کامیون چی
4. an elevator jockey
آسانسورچی
5. peddlers who jockey tourists
دستفروشانی که توریست ها را سرکیسه می کنند.
6. Which jockey will be riding tomorrow?
[ترجمه گوگل]کدام جوکی فردا سوار می شود؟
[ترجمه ترگمان]کدوم سوارکار قراره فردا سواری کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The jockey rushed back from America to ride at Nottingham on Monday but went unrewarded.
[ترجمه گوگل]سوارکار با عجله از آمریکا برگشت تا در ناتینگهام در روز دوشنبه سوار شود، اما بدون پاداش رفت
[ترجمه ترگمان]اسب سوار در روز دوشنبه با شتاب از آمریکا به ناتینگهام رفت، اما به unrewarded رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After the war, rival politicians began to jockey for power.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ، سیاستمداران رقیب شروع به جوکی برای کسب قدرت کردند
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ، سیاستمداران رقیب به دنبال قدرت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As a jockey he rode 10 winners.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جوکی او 10 برنده را سوار کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک اسب سوار، ۱۰ نفر برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The jockey was shaken up when he was thrown twice from his horse yesterday.
[ترجمه گوگل]جوکی دیروز وقتی دو بار از اسبش پرت شد تکان خورد
[ترجمه ترگمان]دیروز سوار اسب او را دو بار از اسب خود دور کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Firms adopt different strategies as they jockey for position.
[ترجمه گوگل]شرکتها استراتژیهای متفاوتی را اتخاذ میکنند، زیرا آنها برای موقعیت شغلی تلاش میکنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها استراتژی های مختلفی را اتخاذ می کنند که به دنبال موقعیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The jockey collided with a pedestrian, knocked himself out and is sidelined with concussion.
[ترجمه گوگل]جوکی با یک عابر پیاده برخورد کرد، خود را ناک اوت کرد و به دلیل ضربه مغزی از زمین خارج شد
[ترجمه ترگمان]اسب سوار به تصادف با یک عابر پیاده برخورد کرد، خودش را بی هوش کرد و با ضربه مغزی کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is their first one, but no jockey could have a better ride.
[ترجمه گوگل]این اولین سواری آنهاست، اما هیچ جوکی نمی تواند سواری بهتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این اولین their اما هیچ سوارکار نمیتونه سواری بهتری داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. David Elsworth is still looking for a jockey for Ghofar.
[ترجمه گوگل]دیوید السورث همچنان به دنبال جوکی برای غفار است
[ترجمه ترگمان] دیوید Elsworth \"هنوز دنبال یه سوارکار واسه\" Ghofar \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید