jock

/ˈdʒɑːk//dʒɒk/

معنی: سوار کار ماهر، سرباز اسکاتلندی
معانی دیگر: (خودمانی) ورزشکار (مرد)، رجوع شود به: jockey، (خودمانی) رجوع شود به: disc jockey، ژوک مخفف اسم john، سرباز اسکاتلندی
jock(ey)
ورزش : سوارکار حرفه اى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone employed to ride horses in races; jockey.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a jockstrap.
مشابه: supporter

(2) تعریف: (informal) a person, esp. a male, who enjoys and participates in sports.

جمله های نمونه

1. When Jock woke up and found you gone he went crazy.
[ترجمه گوگل]وقتی جوک از خواب بیدار شد و دید که تو رفته ای، دیوانه شد
[ترجمه ترگمان]وقتی که از خواب بیدار شد و تو رو پیدا کرد دیوونه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What Jock had done was beyond my comprehension.
[ترجمه گوگل]کاری که جوک انجام داده بود فراتر از درک من بود
[ترجمه ترگمان]کاری که او کرده بود فراتر از فهم من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jock had been dogged by injury all season.
[ترجمه گوگل]جوک در تمام فصل دچار مصدومیت شده بود
[ترجمه ترگمان]جاک تمام فصل را زخمی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fiona would never jock him off, in racing's descriptive phrase.
[ترجمه گوگل]فیونا با عبارت توصیفی مسابقه، هرگز او را بیهوده نمی کند
[ترجمه ترگمان]فیونا هرگز او را از دست نمی داد، با عبارت descriptive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jock laughingly informed me that when he had arrived in the area there had been a short quiet spell.
[ترجمه گوگل]جوک با خنده به من اطلاع داد که وقتی او به منطقه رسید، یک طلسم آرام کوتاه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]او به من اطلاع داد که وقتی وارد محوطه شد، افسون آرامی در کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If he blows, take him out, put another jock on.
[ترجمه گوگل]اگر دمید، او را بیرون بیاورید، یک جک دیگر بگذارید
[ترجمه ترگمان]، اگه اون منفجر بشه ببریدش بیرون یه جاک دیگه بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On arrival, she was distressed to find only Jock Hallett working on some papers.
[ترجمه گوگل]در بدو ورود، او از اینکه فقط جوک هالت را پیدا کرد که روی برخی از کاغذها کار می کرد، مضطرب شد
[ترجمه ترگمان]وقتی که وارد شد، او از اینکه فقط با چند تا کاغذ مشغول کار کردن بود، ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jock now behaved, to be exact, Precisely as car-salesmen act.
[ترجمه گوگل]به طور دقیق، جوک اکنون دقیقاً همانطور که فروشندگان اتومبیل عمل می کنند رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]Jock درست رفتار می کرد، دقیقا مثل اینکه فروشنده ماشین کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Here Jock is recounting a moment in his moral career.
[ترجمه گوگل]در اینجا جوک لحظه ای از زندگی اخلاقی خود را بازگو می کند
[ترجمه ترگمان]در اینجا Jock در حال یادآوری لحظه ای در حرفه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Noreen quickly took her from Jock and with her brothers beside her ran through the porch of the church into the daylight.
[ترجمه گوگل]نورین به سرعت او را از جوک گرفت و با برادرانش در کنارش از ایوان کلیسا تا روشنایی روز دوید
[ترجمه ترگمان]به سرعت او را از جاک بیرون کشید و با برادرهایش کنار او در روشنایی روز دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Humiliation was at the centre of Jock Stein's disciplinary philosophy.
[ترجمه گوگل]تحقیر در مرکز فلسفه انضباطی جوک استاین قرار داشت
[ترجمه ترگمان]Humiliation در مرکز فلسفه انضباطی Jock اشتاین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is a jock from a family of jocks, articulate only in that special, odd way that coaches are articulate.
[ترجمه گوگل]او یک جوک از یک خانواده جوک است، فقط به روشی خاص و عجیب که مربیان بیان می کنند
[ترجمه ترگمان]او یک کمدین از یک خانواده jocks است، تنها با آن شیوه خاص و عجیب که مربیان مشخص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jock has chosen a life of crime within which to fashion a self.
[ترجمه گوگل]جوک زندگی جنایی را انتخاب کرده است که در آن خود را بسازد
[ترجمه ترگمان]جاک یک زندگی از جنایت را انتخاب کرده که برای خودش یک خودی نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It would probably have been alright if Jock hadn't been too busy to do the job himself.
[ترجمه گوگل]اگر جوک آنقدر شلوغ نمی شد که خودش کار را انجام نمی داد، احتمالاً خوب می شد
[ترجمه ترگمان]اگر او برای انجام دادن کار خیلی سرش شلوغ نبود، حتما خیلی خوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوارکار ماهر (اسم)
jock

سرباز اسکاتلندی (اسم)
jock

انگلیسی به انگلیسی

• family name; scottish person, scot (slang); athlete (american slang)
a jock is someone who is good at sport, particularly at school or college; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

jock ( athlete ) . My roommate is a jock for the basketball team
This term refers to a person who is heavily involved in sports and physical activities. It can be used to describe someone who excels in a particular sport or someone who is generally active and fit.
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که به شدت درگیر ورزش و فعالیت های بدنی است.
می توان از آن برای توصیف فردی که در یک ورزش خاص برتر است یا فردی که به طور کلی فعال و دارای بدن ورزشکاری است استفاده کرد.
مثال ها؛
“He’s a real jock, always playing sports and staying in shape. ”
In a conversation about school sports, one might say, “The jocks on the football team are really strong and talented. ”
A person might compliment an athlete by saying, “You’re such a jock, always pushing yourself to be better. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-athlete/
Jock مخالف nerd هست و کسایی که نرد ها رو تو مدرسه مسخره میکنن یا اذیت و به اصطلاح شاخ مدرسه هستن و با هرکسی نمیپرن میگن.
ورزیده
ورزشکار
مثل athlete
ورزشکار
به افرادی که توی مدرسه ورزشکارن ولی پرادعان و با هر کسی نمی پرن میگن. میشه گفت:
ورزشکار پرادعا، نچسب

بپرس