jitterbug

/ˈdʒɪtərˌbəɡ//ˈdʒɪtəbʌɡ/

معنی: نوعی رقص دو نفره
معانی دیگر: رقص دو نفری تند (در دهه ی 1940)، کسی که در این رقص شرکت می کند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a popular, improvised, and athletic dance of the 1940s done to jazz, swing, or boogie-woogie music.

(2) تعریف: someone who performs such a dance.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: jitterbugs, jitterbugging, jitterbugged
• : تعریف: to perform the jitterbug.

جمله های نمونه

1. The musical interval jitterbug is bigger.
[ترجمه گوگل]بازه موسیقی جیترباگ بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]فاصله موسیقی بلندتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then we learned to jitterbug at the USO place downtown.
[ترجمه گوگل]سپس ما در محل USO در مرکز شهر یاد گرفتیم که لرزش را شروع کنیم
[ترجمه ترگمان]بعدش ما توی \"فرانسه\" توی شهر \"آمریکایی\" یاد گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I like rumba and jitterbug very much.
[ترجمه گوگل]من رومبا و جیترباگ را خیلی دوست دارم
[ترجمه ترگمان] من سبک \"rumba\" و \"jitterbug\" رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A further example is provided by the Jitterbug, a handset designed by his wife, Arlene Harris, which Mr Cooper helped bring to market.
[ترجمه گوگل]مثال دیگری توسط Jitterbug ارائه شده است، یک گوشی طراحی شده توسط همسرش، آرلین هریس، که آقای کوپر به عرضه آن به بازار کمک کرد
[ترجمه ترگمان]مثالی دیگر توسط the، گوشی طراحی شده توسط همسرش، هریس که آقای کوپر به آوردن آن به بازار کمک کرده است، ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the shallow end, with their hair in caps, the girls from Typing did the jitterbug in twos.
[ترجمه گوگل]در انتهای کم عمق، با موهای کلاه دار، دختران اهل تایپینگ دو نفره جیترباگ را انجام دادند
[ترجمه ترگمان]در انتهای کم عمق، با موهایی که کلاه به سر داشتند، دخترها، دو یا دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو، دو،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the 1930s and 1940s, it was the swing and jitterbug culture that invented the hip talk of the day.
[ترجمه گوگل]در دهه‌های 1930 و 1940، این فرهنگ سوئینگ و جیترباگ بود که صحبت‌های روز را ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، فرهنگ swing و jitterbug بود که سخنرانی مفصل را در طول روز اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The month also offers the comeback of the embroidered print, Jitterbug, featuring adorable pink and blue Lady bugs on a field of green.
[ترجمه گوگل]این ماه همچنین بازگشت چاپ دوزی شده، Jitterbug را ارائه می‌کند، که باگ‌های بانوی صورتی و آبی شایان ستایش را در زمینی از سبز نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این ماه نیز بازگشته به نسخه گلدوزی شده، Jitterbug، را عرضه می کند که در آن بانوی چاق و آبی قابل ستایشی در زمینه سبز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On our first or second date, Dave asked me so many earnest questions about my award-winning background in ballroom dance that I finally confessed I knew only the jitterbug.
[ترجمه گوگل]در اولین یا دومین قرار ملاقاتمان، دیو آنقدر از من سؤالات جدی در مورد سابقه برنده جایزه من در رقص تالار رقص پرسید که من در نهایت اعتراف کردم که فقط از ترس و عصبانیت خبر دارم
[ترجمه ترگمان]در اولین تاریخ یا دومین قرار ما، دیو، سوال های جدی درباره جایزه برنده جایزه رقص من در سالن رقص از من پرسید که بالاخره اعتراف کردم که فقط توی jitterbug هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coach for the modern dance champion team champion of Jitterbug A Group.
[ترجمه گوگل]مربی تیم قهرمان رقص مدرن، قهرمان گروه جیترباگ A
[ترجمه ترگمان]مربی تیم قهرمان رقص مدرن of آ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At last, this paper proposes a 3-axe coordinate control method in order to resolve the problem of jitterbug .
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله یک روش کنترل مختصات 3 محوری را برای حل مشکل jitterbug پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت این مقاله یک روش کنترل مختصات سه بعدی را برای حل مساله of پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی رقص دو نفره (اسم)
jitterbug

تخصصی

[زمین شناسی] تخماق ( بتن)

انگلیسی به انگلیسی

• energetic improvisational dance popular in the 1940's; one who dances the jitterbug
dance the jitterbug (energetic improvisational dance)

پیشنهاد کاربران

Jit/jitterbug
This term is used to refer to someone who is new or inexperienced in rehab or recovery. It can also be used to describe someone who is struggling or having a hard time adjusting to the rehab process.
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که تازه کار یا بی تجربه در توانبخشی یا روند بهبودی است.
همچنین می توان از آن برای توصیف فردی استفاده کرد که برای سازگاری با روند توانبخشی مشکل و چالش دارد.
**************************************************************************************************
مثال؛
“He’s just a jit, he doesn’t know what he’s doing yet. ”
In a support group, someone might say, “We were all jits once, but it gets easier with time. ”
A counselor might use the term to describe a struggling patient, saying, “She’s been a jitterbug ever since she started rehab. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-rehab/
کنایه از آدم گنده ایی که خودشو به بچگی زده
Dance style associated with swing dance
نوعی رقص دو نفره
نام یکی از فیلم های لورل و هاردی هم هست
جیترباگ

بپرس