1. i finally overcame my jinx
من بالاخره بدبیاری خود را برطرف کردم.
2. somebody seems to have put a jinx on this radio; it breaks down for no reason
مثل اینکه یک کسی این رادیو را طلسم کرده است ; بی خودی خاموش می شود.
3. The team seems to have shaken off the jinx that's been dogging them for months.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که این تیم ژولیدهای را که ماهها درگیر آنها بوده است، رها کردهاند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تیم از \"جینکس\" که چند ماهه اونا رو تعقیب می کرده تکون خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The injury jinx has struck Real Madrid.
[ترجمه گوگل]جراحت آسیب دیدگی رئال مادرید را درنوردیده است
[ترجمه ترگمان]طلسم صدمه و صدمه به ریال مادرید اصابت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There's a jinx on/Someone's put a jinx on this car: it's always giving me trouble.
[ترجمه گوگل]یک جینکس روشن است/یکی روی این ماشین جینکس گذاشته است: همیشه برای من دردسر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]بد شانسی هست، یه نفر یه بدشانسی توی این ماشین گذاشته: همیشه به من دردسر می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There's a jinx on this computer - it's gone wrong three times this morning!
[ترجمه گوگل]یک جینکس در این رایانه وجود دارد - امروز صبح سه بار اشتباه کرده است!
[ترجمه ترگمان]یه بدشانسی توی این کامپیوتر هست که سه بار امروز صبح اشتباه کرده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'm sure there's a jinx on this car.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که یک جینکس در این ماشین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطمئنم یه بدشانسی توی این ماشین هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They reckon it's a jinx after last night.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند این یک جنکس بعد از دیشب است
[ترجمه ترگمان]خیال می کنن بعد از دیشب یه بدشانسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Contrary to all that gar-bage about being a jinx, she brought me nothing but good luck.
[ترجمه گوگل]بر خلاف آن همه هوسبازی در مورد یک جنکس بودن، او برای من چیزی جز خوش شانسی به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]برخلاف همه اون gar که در مورد بد بودن حرف می زد، اون هیچی به جز خوش شانسی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Muttering some vulgar exorcism to avert the jinx, Juron tore the panel open.
[ترجمه گوگل]جورون با زمزمه کردن جن گیری مبتذل برای جلوگیری از جنس، پانل را پاره کرد
[ترجمه ترگمان]بعضی از جن گیری مبتذل را زیر لب زمزمه می کنم تا طلسم بد را دفع کنم، و دریچه را باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Trip Jinx doesn't stop movement so much as interfere with it.
[ترجمه گوگل]Trip Jinx آنقدر حرکت را متوقف نمی کند که در آن دخالت می کند
[ترجمه ترگمان]The سفرم به اندازه مداخله در این کار متوقف نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Do you believe in jinx or superstition?
[ترجمه گوگل]آیا به جنکس یا خرافات اعتقاد دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو به طلسم یا خرافات اعتقاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There must be a jinx go this house. Everything's always in a mess.
[ترجمه گوگل]حتماً یک زن به این خانه می رود همه چیز همیشه به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]باید یه \"جینکس\" باشه که از این خونه بیاد بیرون همه چیز همیشه درهم و برهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These high tech high jinx will keep your family bewildered as you laugh when their desktop goes haywire or their speech recognition software only responds to Klingon.
[ترجمه گوگل]وقتی دسکتاپ آنها خراب میشود یا نرمافزار تشخیص گفتارشان فقط به کلینگون پاسخ میدهد، این جینکسهای با فنآوری بالا خانوادهتان را گیج نگه میدارند وقتی میخندید
[ترجمه ترگمان]این جادوی بالا با تکنولوژی برتر باعث حفظ خانواده شما خواهد شد وقتی که دسکتاپ آن ها به هم ریخته می شود یا نرم افزار تشخیص گفتار آن ها فقط به Klingon پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Jinx: It is, isn't it ? Too bad it's lost on everybody else.
[ترجمه گوگل]جینکس: هست، اینطور نیست؟ حیف که برای بقیه از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]هستم، مگه نه؟ خیلی بد شد که بقیه رو از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید