معنی: صدای جرنگ جرنگ، طنین زنگ، طنین زنگ ایجاد کردن، جرنگیدن، جرنگ جرنگ کردنمعانی دیگر: (صدای به هم خوردن چندین زنگوله یا تکه های کوچک فلز) دلنگ، جلینگ، جرینگ جرینگ، هوز، (شعر و موسیقی) وزن و آهنگ ساده داشتن، وزن و آهنگ تکراری داشتن، شعر تبلیغاتی، آهنگ تبلیغاتی (شعر یا آهنگ کوتاه که در آگهی های بازرگانی یا آغاز نمایش های تلویزیونی و غیره ارائه می شود)، آرمان سرود، جرینگ جرینگ کردن، دلنگ کردن
• (2)تعریف: a light, catchy, and bouncy song or poem, esp. a piece of rhyming verse set to music for advertising or the like. • مترادف: ditty • مشابه: ad, commercial, rhyme, tune
جمله های نمونه
1. the jingle of small bells
جرینگ جرینگ زنگوله ها
2. the jingle of the verse he was reading
آهنگ تکراری در شعری که او می خواند.
3. The key fell on the ground with a jingle.
[ترجمه گوگل]کلید با صدای جرنگ روی زمین افتاد [ترجمه ترگمان]کلید با یک صدا روی زمین افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jingle bells jingle bells jingle all the way.
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ جرنگ زنگ جرنگ جرنگ زنگ تمام راه [ترجمه ترگمان]زنگ ها و جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Then he heard, faintly but distinctly, the jingle of a bridle.
[ترجمه گوگل]سپس صدای جرنگ یک افسار را به آرامی اما مشخص شنید [ترجمه ترگمان]سپس صدای تیز و تیز ده نه اسب را شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Beyond the walls I heard the stamp and jingle of the King's escort, but he came in alone.
[ترجمه گوگل]آن سوی دیوارها صدای مهر و صدای جینگ اسکورت شاه را شنیدم، اما او به تنهایی وارد شد [ترجمه ترگمان]ان طرف دیوارها صدای زنگ و جرینگ نگهبانان پادشاه را شنیدم، اما او تنها آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are already plans to make the £2000 jingle into a hit single and show the ad in cinemas.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامههایی برای ساخت آهنگ 2000 £ به یک تک آهنگ موفق و نمایش تبلیغ در سینماها وجود دارد [ترجمه ترگمان]در حال حاضر طرح هایی برای ساختن the پوند در یک واحد آسیب دیده وجود دارد و تبلیغ در سینماها نمایش داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A jingle for every occasion: birthdays, menstruation, first love.
[ترجمه گوگل]جنگ برای هر مناسبتی: تولد، قاعدگی، اولین عشق [ترجمه ترگمان]یک صدا برای هر دفعه: تولد، قاعدگی، اولین عشق [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Further along is Jingle Pot, another large crater of no great depth.
[ترجمه گوگل]در امتداد بیشتر، Jingle Pot، یک دهانه بزرگ دیگر بدون عمق زیاد قرار دارد [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گلدان Pot، یک دهانه بزرگ دیگر از عمق زیاد دیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He made kitchen utensils and appliances jingle in the kitchen.
[ترجمه گوگل]ظروف و وسایل آشپزخانه را در آشپزخانه صدا می کرد [ترجمه ترگمان]لوازم آشپزخانه و jingle لوازم آشپزخانه را در آشپزخانه درست کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They landed with a merry jingle when the jar was almost empty.
[ترجمه گوگل]زمانی که کوزه تقریبا خالی بود با صدای جیر جیر شادی فرود آمدند [ترجمه ترگمان]وقتی که شیشه تقریبا خالی شد با یک زنگ تفریح فرود آمدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The knives and forks set up their regular jingle.
[ترجمه گوگل]چاقوها و چنگال ها صدای جرنگ معمولی خود را تنظیم می کنند [ترجمه ترگمان]کاردها و چنگال ها به صدا در آمده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do you have jingle bell on the Christmas tree?
[ترجمه گوگل]آیا زنگ جرنگ جرنگ روی درخت کریسمس دارید؟ [ترجمه ترگمان]صدای ناقوس درخت کریسمس رو داری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Jingle Bells and Silent Night are popular Christmas carols.
[ترجمه m] صدای جیرینگ جیرینگ زنگ و شب خاموش از سرودهای مشهور کریسمس هستند.
|
[ترجمه گوگل]صدای جینگ بلز و شب خاموش از سرودهای محبوب کریسمس هستند [ترجمه ترگمان]jingle بلز و شب خاموش سرود کریسمس معروف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
صدای جرنگ جرنگ (اسم)
clang, jingle
طنین زنگ (اسم)
tintinnabulation, jingle
طنین زنگ ایجاد کردن (فعل)
jingle
جرنگیدن (فعل)
jingle
جرنگ جرنگ کردن (فعل)
jingle
انگلیسی به انگلیسی
• pinging or clinking sound, tinkling noise; something which clinks or tinkles; combination of words or sounds which tends to stick in the mind; song which contains a catchy combination of words or sounds make a pinging or clinking sound, tinkle; cause to tinkle or clink; create rhymes when something jingles or when you jingle it, it makes a gentle ringing noise, like small bells. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. i can hear the jingle of bracelets coming up behind me in the dark. a jingle is a short and simple tune, often with words, used to advertise a product on radio or television.
پیشنهاد کاربران
In slang, a “jingle” refers to a catchy tune or song that is often used in advertising to promote a product or brand. It is typically short and memorable, with lyrics that highlight the benefits or features of the product. ... [مشاهده متن کامل]
در زبان عامیانه، "jingle" به آهنگ یا آهنگ جذابی اشاره دارد که اغلب در تبلیغات برای تبلیغ یک محصول یا نام تجاری استفاده می شود. معمولاً کوتاه و به یاد ماندنی است، با اشعاری که مزایا یا ویژگی های محصول را برجسته می کند. For example, the jingle “I’m lovin’ it” is associated with McDonald’s and is instantly recognizable. A company might create a jingle to promote a new product, such as “I’m a Toys ‘R’ Us kid. ” A jingle might also be used to reinforce brand identity, like the Intel jingle that plays at the end of their commercials.