jigger

/ˈdʒɪɡər//ˈdʒɪɡə/

معنی: رامشگر، رقاص، گاری تک اسبه، طناب قرقره، بادبان کوچک، یکجور کرجی کوچک، ماشین نم مالی، جرثقیل ابی، درشکه یک اسبه، خیمه شب باز
معانی دیگر: رجوع شود به: chigger، آدمی که رقص تند و شاد می کند، کسی که جیگ می رقصد، (پیمانه یا گیلاس کوچک معمولا به ظرفیت یک و نیم انس که با آن مشروبات الکلی قوی را می نوشند یا می سنجند) گیلاس (عرق خوری)، استکان، (هر اسباب یا ابزار و غیره که نام آن فراموش شده باشد) چیز، فلان، اون، فلان چیز، (ماهی گیری با قلاب) طعمه ی جهنده، (هر دستگاهی که با حرکات ورجه وورجه مانند کار کند) دستگاه ورجگر، تکانکار، (کشتی) دیرک و طناب (که با آن چیز بلند می کنند)، بار بردار، (کشتی) بادبان عقب کشتی، خمره رنگ رزی، غربال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that jigs.

(2) تعریف: a small container that holds one and a half ounces, used to measure liquor.

(3) تعریف: one and a half ounces of a liquid, esp. liquor.
اسم ( noun )
• : تعریف: a chigger.

جمله های نمونه

1. The ruling party jiggered the election results to be sure they would stay in power.
[ترجمه گوگل]حزب حاکم نتایج انتخابات را تکان داد تا مطمئن شود که در قدرت باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]حزب حاکم بر نتایج انتخابات تاکید کرد تا مطمئن شود که آن ها در قدرت خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vi McKeown knew every back street and jigger north of the Liver Building, and she would get there.
[ترجمه گوگل]وی مک‌کئون تمام خیابان‌ها و خیابان‌های پشتی شمال ساختمان جگر را می‌شناخت و به آنجا می‌رسید
[ترجمه ترگمان]وی McKeown همه خیابان و jigger را می شناخت و به سمت شمال ساختمان کبد می رفت و او به آنجا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was completely jiggered.
[ترجمه گوگل]من کاملا گیج شده بودم
[ترجمه ترگمان]من کاملا گیج بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We better add two more strands to the jigger.
[ترجمه گوگل]بهتر است دو رشته دیگر به جیگر اضافه کنیم
[ترجمه ترگمان]بهتر است دو رشته دیگر به the اضافه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have you seen that jigger I fix the radio with?
[ترجمه گوگل]آیا آن جیگر را که با آن رادیو را تعمیر می کنم، دیده ای؟
[ترجمه ترگمان]شما دیدید که من رادیو را با آن تعمیر می کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is popularly called sailing under "jib and jigger"—the jigger being an old square-rigger term for the aft-most mast flying a triangular sail.
[ترجمه گوگل]عموماً به این قایقرانی تحت «جیب و جیگر» می گویند - جیگر یک اصطلاح قدیمی مربعی است که برای عقب ترین دکل که با بادبان مثلثی پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]این به طور عام در حال شنا کردن تحت عنوان \"jib و jigger\" نامیده می شود - the که یک اصطلاح قدیمی مربع برای کشتی است - بیشتر دکل در حال پرواز با یک بادبان سه گوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Red is joined by HEYWOOD, SKEET, FLOYD, JIGGER, ERNIE, SNOOZE.
[ترجمه گوگل]قرمز توسط HEYWOOD، SKEET، FLOYD، JIGGER، ERNIE، SNOOZE ملحق شده است
[ترجمه ترگمان]قرمز به HEYWOOD، skeet، floyd، jigger، ERNIE، snooze پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Give me a jigger.
[ترجمه گوگل]یک جیگر به من بده
[ترجمه ترگمان] یه آبی بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can you jigger porcelain?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید پرسلن را جگر کنید؟
[ترجمه ترگمان]تو می تونی یه ظرف چینی درست کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Braithwaite drained off his lime squash and added a couple of jiggers of rum to his empty glass.
[ترجمه گوگل]آقای بریثویت کدو لیمویی اش را آبکش کرد و چند عدد رم به لیوان خالی اش اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Braithwaite اسکواش خود را خالی کرد و چند تکه نان را به گیلاس خالی او اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the text introduced the application process and effect of moving jigger in Zhangji coal plant.
[ترجمه گوگل]و متن فرآیند کاربرد و اثر جابجایی جیگر در کارخانه زغال سنگ Zhangji را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]و متن برنامه کاربردی و اثر حرکت jigger در کارخانه زغال سنگ Zhangji را معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, by using finite element method, the stress calculation and strength analysis for the location of the rectangle opening in the dye jigger were carried out.
[ترجمه گوگل]در این مقاله با استفاده از روش اجزای محدود، محاسبه تنش و تحلیل مقاومت برای محل باز شدن مستطیل در دایجگر انجام شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله با استفاده از روش اجزای محدود، محاسبه تنش و تحلیل مقاومت برای موقعیت دهانه مستطیل در the رنگ انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Simulation indicates that effective control of porosity in the jigger can be achieved via this system.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی نشان می دهد که کنترل موثر تخلخل در جیگر از طریق این سیستم قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی نشان می دهد که کنترل موثر تخلخل در the را می توان از طریق این سیستم بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رامشگر (اسم)
bard, jigger

رقاص (اسم)
jigger, gigolo, coryphee, dancer, terpsichore

گاری تک اسبه (اسم)
jigger

طناب قرقره (اسم)
jigger

بادبان کوچک (اسم)
jigger

یک جور کرجی کوچک (اسم)
jigger

ماشین نم مالی (اسم)
jigger

جرثقیل ابی (اسم)
jigger

درشکه یک اسبه (اسم)
jigger

خیمه شب باز (اسم)
puppeteer, jigger, wirepuller

تخصصی

[نساجی] ماشین رنگرزی ژیگر

انگلیسی به انگلیسی

• person who dances a jig; small sail (nautical); small whiskey glass which holds 1.5 oz. (45 ml)

پیشنهاد کاربران

پیمانه بار
A jigger is a common bar essential that acts as a cocktail measuring cup. Jiggers are dual - sided and help bartenders cut down on overpouring and remain consistent when crafting cocktails.
معنی دیگر آن نوعی حشره انگل است که در نواحی گرمسیر و نیمه گرمسیری سکونت داشته و باعث بیماری عفونی در پستانداران از جمله انسان می شود. ضمنا با chigger که نوعی کک هست تفاوت دارد اما اغلب با آن اشتباه می شود

بپرس