jemmy

/ˈdʒemi//ˈdʒemi/

معنی: دیلم مخصوص دزدان
معانی دیگر: (انگلیس)، رجوع شود به: jimmy

جمله های نمونه

1. On Monday morning Jemmy sauntered on the road of Madison Square.
[ترجمه گوگل]روز دوشنبه صبح جیمی در جاده میدان مدیسون غوطه ور شد
[ترجمه ترگمان]صبح روز دوشنبه jemmy در خیابان مدیسون به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The window had been prized open with a jemmy.
[ترجمه گوگل]پنجره را با یک جمیت باز کرده بود
[ترجمه ترگمان]پنجره آن قدر با ارزش بود که در آن باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The other had contained a jemmy, cans of spray paint, wire cutters, a brace and bit, and shears.
[ترجمه گوگل]دیگری حاوی جمی، قوطی رنگ اسپری، سیم بری، بند و بند و قیچی بود
[ترجمه ترگمان]دیگری چند قوطی رنگ، قوطی های رنگ و سیم سیم و قیچی و قیچی باغبانی دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A jemmy is a housebreaker's weapon, not a murderer's.
[ترجمه گوگل]جمی سلاح خانه شکن است نه قاتل
[ترجمه ترگمان]A سلاح یک راهزن است نه یک قاتل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A jemmy would simply destroy the frame.
[ترجمه گوگل]یک جمی به سادگی قاب را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]یک jemmy به سادگی کادر را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A jemmy might suggest the murderer had gone to burgle the premises. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]جمی ممکن است نشان دهد که قاتل برای دزدی از محل رفته است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]یک افسر پلیس ممکن است پیشنهاد کند که قاتل به to رفته است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The next day Jemmy gave his task to the teacher, who said: "You only write your lesson five times, why?"
[ترجمه گوگل]روز بعد جیمی وظیفه اش را به معلم داد که گفت: تو فقط پنج بار درست را می نویسی، چرا؟
[ترجمه ترگمان]روز بعد jemmy وظیفه خود را به معلم داد و گفت: \"شما فقط پنج بار درس خود را می نویسید، چرا؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Because, "answered Jemmy, "you said, 'We shall write our lesson ten times, 'so I wrote it five times myself. I thought that you would write the five other times yourself, Sir! "
[ترجمه گوگل]جمی پاسخ داد: "تو گفتی، ما ده بار درسمان را می نویسیم، پس خودم پنج بار نوشتم فکر می کردم که پنج بار دیگر را خودتان بنویسید، آقا!"
[ترجمه ترگمان]jemmy پاسخ داد: \" چون شما گفتید، ما ده بار درس خود را می نویسیم، بنابراین من پنج بار آن را نوشتم من فکر می کردم که شما پنج برابر خودتان را خواهید نوشت، قربان! \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jemmy put it very well.
[ترجمه گوگل]جمی خیلی خوب بیان کرد
[ترجمه ترگمان]jemmy خیلی خوب آن را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This was a very different language to that she had been in the habit of hearing from her Jemmy Jessamy adorers.
[ترجمه گوگل]این زبان بسیار متفاوت از زبانی بود که او عادت داشت از طرفداران جمی جسمی بشنود
[ترجمه ترگمان]این زبان بسیار متفاوت بود که او عادت داشت که از عشاق jemmy و عشاق her بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both the government and the opposition insist that they won't back down of their dispute over the re-election of president Ahamadnijad. Jemmy Boean reports from Tehran.
[ترجمه گوگل]هم دولت و هم اپوزیسیون اصرار دارند که از اختلاف خود بر سر انتخاب مجدد رئیس جمهور احمدنیژاد عقب ننشینند جمی بوئان از تهران گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]دولت و اپوزیسیون هر دو اصرار دارند که از اختلاف خود بر سر انتخاب مجدد رئیس جمهور Ahamadnijad خودداری نخواهند کرد jemmy Boean از تهران گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیلم مخصوص دزدان (اسم)
jemmy

انگلیسی به انگلیسی

• type of crowbar, tool used to force open doors or windows (also jimmy)
open using a crowbar, break in with the help of a jemmy
a jemmy is a heavy metal bar which is curved at one end and which is used as a tool especially by criminals for forcing things open.

پیشنهاد کاربران

بپرس