jeep

/ˈdʒiːp//dʒiːp/

معنی: جیپ، اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
معانی دیگر: (اتومبیل نظامی و صحرایی) جیپ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small motor vehicle usu. equipped with four-wheel drive and suited to use in rugged terrain, originally developed for military use and later adapted for civilian use.

(2) تعریف: (cap.) trademark.

جمله های نمونه

1. the jeep bucketed over the bumpy road
جیپ در جاده ی پر دست انداز به سرعت پیش می رفت.

2. a new jeep came ripping up the shore
یک جیپ نو به سرعت تمام در ساحل ظاهر شد.

3. A jeep is ideal for driving over rough terrain.
[ترجمه گوگل]جیپ برای رانندگی در زمین های ناهموار ایده آل است
[ترجمه ترگمان]جیپ برای رانندگی در زمین های سخت ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inside the jeep the atmosphere was glacial.
[ترجمه گوگل]فضای داخل جیپ یخبندان بود
[ترجمه ترگمان]فضای داخل جیپ یخچالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was charged with stealing a jeep.
[ترجمه گوگل]او به سرقت یک دستگاه جیپ متهم شد
[ترجمه ترگمان]اون متهم به دزدیدن یه جیپ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The jeep bumped along the dirt track.
[ترجمه گوگل]جیپ در امتداد مسیر خاکی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]جیپ روی جاده خاکی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How many people will your jeep still hold ?
[ترجمه گوگل]جیپ شما هنوز چند نفر را نگه می دارد؟
[ترجمه ترگمان]چند نفر از افراد جیپ شما هنوز آنجا هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He told the driver to stop the jeep.
[ترجمه گوگل]به راننده گفت جیپ را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]او به راننده دستور داد که جیپ را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He drove over a landmine and his jeep blew up.
[ترجمه گوگل]او از روی مین عبور کرد و جیپش منفجر شد
[ترجمه ترگمان]او روی یک مین زمینی رفت و جیپ او منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every few kilometres we passed a burnt out jeep or truck at the side of the road.
[ترجمه گوگل]هر چند کیلومتر از کنار جاده از کنار یک جیپ یا کامیون سوخته رد می شدیم
[ترجمه ترگمان]هر چند کیلومتر ما از یک جیپ یا جیپ در کنار جاده رد می شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The photo shows four men grouped round a jeep.
[ترجمه گوگل]عکس چهار مرد را نشان می دهد که دور یک جیپ جمع شده اند
[ترجمه ترگمان]عکس چهار مرد را نشان می دهد که دور یک جیپ جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The jeep has been blocked in by all those lorries.
[ترجمه گوگل]جیپ توسط همه آن کامیون ها مسدود شده است
[ترجمه ترگمان]جیپ در همه این کامیون ها مسدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Is it a jeep or a car?
[ترجمه گوگل]جیپ هست یا ماشین؟
[ترجمه ترگمان]این یه جیپ یا یه ماشین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He recently traded in his Jeep for a red Mercedes.
[ترجمه گوگل]او اخیراً جیپ خود را با یک مرسدس قرمز معامله کرده است
[ترجمه ترگمان]او به تازگی با جیپ خود برای یک مرسدس قرمز معامله کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جیپ (اسم)
jeep

اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا (اسم)
jeep

انگلیسی به انگلیسی

• small four-wheel-drive military vehicle; non-military four-wheel-drive vehicle, all-terrain vehicle
a jeep is a small four-wheeled vehicle that can travel over rough ground; jeep is a trademark.

پیشنهاد کاربران

خود روی آمریکایی برای مسیرهای سخت.
ریشه کلمه:
۱. General Purpose
برای اهداف کلی و بزرگ
۲. Eugene Jeep
شخصیت داستانی معروف
مثال:
Larry loaded boxes into the jeep
لوری جعبه ها را در یک جیپ گذاشت.
jeep
کوتاه شُده یِ :
jeneral perpose = مَنظورهء عُمومی
= خودرویی چَندین مَنظوره ( = نِگَریسته ای )
مَنظوره = نِگَریسته ، نِگَریده
عُمومی = آمه گانی ، هَمه گانی
کوتاه شده ی : "Just Enough Essential Parts"
( تنها قطعه های ضروری کافی است )
جیپ

بپرس