jazz up

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to make more lively or interesting.
مشابه: enliven

- Can't we jazz up this punch?
[ترجمه گوگل] آیا ما نمی توانیم این پانچ را جاز کنیم؟
[ترجمه ترگمان] نمیشه این مشت رو از هم بزنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They jazzed up after a round of beer.
[ترجمه گوگل]آنها بعد از یک دور نوشیدن آبجو به صدا در آمدند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دور آبجو هیجان زده به نظر می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mary Ann had made an effort at jazzing up the chilly modern interiors.
[ترجمه گوگل]مری آن تلاش کرده بود تا فضای داخلی سرد و مدرن را جذاب کند
[ترجمه ترگمان]ماری آن تلاش کرده بود که فضای داخلی سرد را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's a jazzed up version of an old tune.
[ترجمه گوگل]این یک نسخه جاز از یک آهنگ قدیمی است
[ترجمه ترگمان]این یه ورژن قدیمی از یه آهنگ قدیمیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He jazzed up the food with a spicy sauce.
[ترجمه گوگل]او غذا را با سس تند پر کرد
[ترجمه ترگمان]اون با سس تند غذا رو زیاد میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You'd better jazz up the motor.
[ترجمه گوگل]بهتر است موتور را جاز کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است موتور را کوک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stephen and I are going to jazz up the love songs.
[ترجمه گوگل]من و استفن می خواهیم آهنگ های عاشقانه را جاز کنیم
[ترجمه ترگمان]من و استفن در حال اجرای آهنگ های عاشقانه هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jazz up your everyday meals with our new range of seasonings.
[ترجمه گوگل]با طیف جدید چاشنی‌های ما، به وعده‌های غذایی روزانه‌تان خوش‌تاز کنید
[ترجمه ترگمان]جاز، وعده های غذایی روزمره خود را با این چاشنی جدید تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But Forbes did remarkably well for a nerdish unknown, so Dole now solicits his thoughts on jazzing up his tax platform.
[ترجمه گوگل]اما فوربس برای یک ناشناس ناشناخته بسیار خوب عمل کرد، بنابراین دول اکنون افکار خود را در مورد افزایش پلت فرم مالیاتی خود به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان]اما فوربز واقعا به خوبی برای یک nerdish ناشناس موفق شده بود، بنابراین حالا دول تمردان به افکارش مشغول شد تا از روی سکو بالا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you want to jazz up your old products?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید محصولات قدیمی خود را جاز کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید محصولات قدیمی خود را سبک کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You're lying to jazz up your otherwise miserable life.
[ترجمه گوگل]شما دروغ می گویید تا زندگی نکبت بار خود را جاز کنید
[ترجمه ترگمان]تو داری دروغ می گی که در غیر اینصورت زندگی نکبت بار خودت رو خراب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can jazz up your everyday meals with our new range of seasonings.
[ترجمه گوگل]می‌توانید با طیف جدید چاشنی‌های ما، وعده‌های غذایی روزانه‌تان را جاز کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید وعده های غذایی روزانه خود را با استفاده از این ادویه جدید خود تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I hope you got a great DJ to jazz up your party.
[ترجمه گوگل]امیدوارم یک دی جی عالی برای جاز کردن مهمانی خود داشته باشید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم یه \"دی جی\" خوب داشته باشی که جشن بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can really jazz up your PC with Bee Icons!
[ترجمه گوگل]با Bee Icons می توانید کامپیوتر خود را واقعاً جاز کنید!
[ترجمه ترگمان]شما واقعا می توانید کامپیوتر شخصی خود را با شمایل Bee بسازید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tom has tried to jazz up the old car with a spot paint and some accessories.
[ترجمه گوگل]تام سعی کرده ماشین قدیمی را با رنگ نقطه ای و برخی لوازم جانبی جذاب کند
[ترجمه ترگمان]تام سعی کرده بود ماشین قدیمی را با یک رنگ و مقداری لوازم جانبی درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make lively, add an element of playfulness to

پیشنهاد کاربران

بزک کردن چیزی
To make sth or sb Kore attractive or interesting
جایی یا چیزی را جذاب کردن.
To make it look more exciting or appealing
چیزی را جذاب کردن
نو نوار کردن
بهتر کردن
Make it look more interesting

بپرس