jawboning

جمله های نمونه

1. the president's jawboning forced the two sides to return to the negotiation table
فشار رئیس جمهور طرفین را مجبور کرد که دوباره به میز مذاکره باز گردند.

2. Congresswoman Weintrob jawboned local officials about their responsibilities toward the immigrant community.
[ترجمه گوگل]واینتروب، نماینده کنگره، مقامات محلی را در مورد مسئولیت هایشان در قبال جامعه مهاجران گوشزد کرد
[ترجمه ترگمان]نماینده زن کنگره Weintrob jawboned از مقامات محلی را در مورد responsibilities نسبت به جامعه مهاجران توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The jawbone was our most valuable find/discovery.
[ترجمه گوگل]استخوان فک با ارزش ترین یافته/کشف ما بود
[ترجمه ترگمان]استخوان فک مهم ترین اکتشاف \/ اکتشاف ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He took hold of the face and jawbone and tried to restore a more normal appearance.
[ترجمه گوگل]او صورت و استخوان فک را گرفت و سعی کرد ظاهر طبیعی تری را به او بازگرداند
[ترجمه ترگمان]صورت و استخوان آرواره اش را گرفت و سعی کرد حالت عادی تری به خود بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These gave it the appearance of the half-submerged jawbone of some long-dead behemoth.
[ترجمه گوگل]اینها به آن ظاهر استخوان فک نیمه غوطه ور یک غول بزرگ مرده را می دهد
[ترجمه ترگمان]اینها به آن ظاهر نیمه فرورفته برخی از behemoth مرده را دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The jawbone felt as cold as a joint of beef in a supermarket deep-freeze.
[ترجمه گوگل]احساس سردی استخوان فک به اندازه یک گوشت گاو در یک سوپرمارکت انجماد عمیق بود
[ترجمه ترگمان]استخوان فک به سردی یک تکه گوشت گاو در یک سوپرمارکت به شدت یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When he turned his head to look at her the flesh folded underneath the jawbone into the beginnings of a double chin.
[ترجمه گوگل]وقتی سرش را برگرداند تا به او نگاه کند، گوشت زیر استخوان فک تا ابتدای یک چانه دوتایی تا شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی سرش را برگرداند تا به او نگاه کند، گوشت زیر استخوان فک را تا زیر چانه گره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He passed scattered jawbones, pale twists of wood.
[ترجمه گوگل]از فک های پراکنده، پیچ های کم رنگ چوب گذشت
[ترجمه ترگمان]او از کنار استخوان های پاشیده شده، twists از چوب گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So all the jawboning, increased reserve requirements and official pressure over the last year didn't reduce lending activity by China's banks last month.
[ترجمه گوگل]بنابراین تمام فشارهای فک، افزایش الزامات ذخایر و فشار رسمی در سال گذشته، فعالیت وام دهی بانک های چین را در ماه گذشته کاهش نداد
[ترجمه ترگمان]بنابر این، در طول سال گذشته، تمامی the، افزایش الزامات ذخیره و فشار رسمی در طول سال گذشته، فعالیت وام دهندگان را در ماه گذشته از سوی بانک های چین کاهش نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The debate included a lot of jawboning as each candidate tried to persuade voters to see the issues his way.
[ترجمه گوگل]این مناظره شامل فک های زیادی بود زیرا هر نامزد سعی می کرد رای دهندگان را متقاعد کند تا مسائل را به شیوه خود ببینند
[ترجمه ترگمان]این بحث شامل بسیاری از jawboning ها بود چرا که هر نامزد تلاش می کرد رای دهندگان را متقاعد کند تا مسائل مربوط به او را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After considerable jawboning by governments around the world, Beijing has allowed its currency to rise roughly 30% against the dollar since 200
[ترجمه گوگل]پس از فک قابل توجه دولت های سراسر جهان، پکن از سال 200 اجازه داده است که ارزش پول خود در برابر دلار تقریباً 30 درصد افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]بعد از jawboning قابل توجه توسط دولت ها در سراسر جهان، پکن به واحد پول خود اجازه داده است تا حدود ۳۰ درصد در برابر دلار از سال ۲۰۰ افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the past jawboning had some effect.
[ترجمه گوگل]در گذشته استخوان بندی فک تاثیری داشت
[ترجمه ترگمان]در گذشته تاثیر گذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Chinese ones, meanwhile, continue their unusually high level jawboning about the West and its financial sector.
[ترجمه گوگل]در همین حال، چینی‌ها به فک بالا و غیرعادی خود در مورد غرب و بخش مالی آن ادامه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شرکت های چینی به سطح بالا و پایین خود در مورد غرب و بخش مالی آن ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Such jawboning has gone unheeded, with the dollar under 90 yen, losing more than 10 yen from a high this year.
[ترجمه گوگل]چنین فک‌هایی بی‌توجه بوده و دلار کمتر از 90 ین بوده و بیش از 10 ین از بالاترین سطح خود در سال جاری از دست داده است
[ترجمه ترگمان]چنین jawboning بدون توجه به دلار زیر ۹۰ ین و از دست دادن بیش از ۱۰ ین از بلندی در سال جاری، نادیده گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• attempt to convince others to act; use of public speaking to persuade others to act in a certain way (as of politicians who try to influence the actions of businessmen and community leaders)

پیشنهاد کاربران

بپرس