با حالتی شیک و متداول
طوری که مد هست
طوری که قشنگ هست
مثال:
When he came back his hat was at a jaunty angle and he was smiling
ترجمه اینجانب: وقتی که برگشت، کلاهش رو به حالتی قشنگ روی سرش گذاشته بود و لبخند می زد.
... [مشاهده متن کامل]
a hat set at a jaunty angle
ترجمه اینجانب: کلاهی که با حالتی شیک و متداول روی سر قرار داده شده
طوری که مد هست
طوری که قشنگ هست
مثال:
ترجمه اینجانب: وقتی که برگشت، کلاهش رو به حالتی قشنگ روی سرش گذاشته بود و لبخند می زد.
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه اینجانب: کلاهی که با حالتی شیک و متداول روی سر قرار داده شده