1. this evening, we are going for a little jaunt to the seaside
امشب برای گردش کوتاهی به کنار دریا خواهیم رفت.
2. She's gone on a jaunt into town.
3. They jaunt about quite a lot, especially during the summer.
[ترجمه گوگل]آنها به خصوص در فصل تابستان بسیار پرسه می زنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خصوص در طول تابستان خیلی چیزها را دنبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You know, a little jaunt to break the monotony.
[ترجمه گوگل]می دانی، یک جست و خیز کوچک برای شکستن یکنواختی
[ترجمه ترگمان]میدونی، یکم jaunt که یکنواختی رو بشکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This lunch-hour world tour ends with a jaunt to Baja.
[ترجمه گوگل]این تور جهانی ساعت ناهار با سفر به باجا به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]این تور جهانی ساعت نهار با یک سفر تفریحی به \"باها کالیفرنیا\" به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To prepare for her jaunt with the 3 1 / 2-pound torch, she has been jogging with 3-pound weights.
[ترجمه گوگل]برای آماده شدن برای گردش خود با مشعل 3 1/2 پوندی، او با وزنه های 3 پوندی دویدن کرده است
[ترجمه ترگمان]برای آماده شدن با مشعل ۳ \/ ۲ پوندی، او با وزنه های ۳ پوندی به راه خود ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mr. Cohen's recent jaunt to Beijing was intended to convince the Chinese government that it must decisively curtail its ties to Tehran, or face real economic costs.
[ترجمه گوگل]سفر اخیر آقای کوهن به پکن برای متقاعد کردن دولت چین بود که باید قاطعانه روابط خود را با تهران کاهش دهد، در غیر این صورت با هزینه های واقعی اقتصادی مواجه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]سفر اخیر آقای کوهن به پکن قصد داشت دولت چین را متقاعد کند که باید به طور قطع روابط خود با تهران را قطع کند و یا با هزینه های واقعی اقتصادی مواجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His fiancee plans a tourist jaunt with a girl friend.
[ترجمه گوگل]نامزد او با یک دوست دختر یک گردش توریستی را برنامه ریزی می کند
[ترجمه ترگمان]نامزد او یک توریست با یک دوست دختر را برنامه ریزی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The picture was taken on their first jaunt before their children were born.
[ترجمه گوگل]این عکس در اولین گردش آنها قبل از تولد فرزندانشان گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]قبل از این که بچه هایشان به دنیا بیایند، این عکس اولین jaunt بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whether a short jaunt to a nearby bed and breakfast or a more adventurous outing across the country it's a nice way to rejuvenate your spirit and connect with your husband.
[ترجمه گوگل]چه یک گردش کوتاه به یک تختخواب و صبحانه در نزدیکی شما باشد یا یک گردش ماجراجویانه تر در سراسر کشور، این یک راه خوب برای تجدید روحیه و ارتباط با همسرتان است
[ترجمه ترگمان]چه راهی برای رفتن به یک تخت خواب و صبحانه در آن حوالی و یا یک گردش ماجراجویی دیگر در سراسر کشور راهی خوب برای احیای روح و برقراری ارتباط با شوهرتان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whether a four-day trip or an afternoon jaunt, whether you take the wheel yourself or hire a driver, your route is out there.
[ترجمه گوگل]چه یک سفر چهار روزه یا یک گردش بعدازظهر، چه خودتان فرمان را بگیرید یا یک راننده استخدام کنید، مسیر شما همانجاست
[ترجمه ترگمان]چه یک سفر چهار روزه یا یک روز بعد از ظهر، چه شما خودتان چرخ را بردارید و یا یک راننده استخدام کنید، مسیر شما آنجا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. AFTER Barack Obama's first long jaunt abroad as president, Americans are in two minds.
[ترجمه گوگل]پس از اولین سفر طولانی باراک اوباما در خارج از کشور به عنوان رئیس جمهور، آمریکایی ها در دو ذهن هستند
[ترجمه ترگمان]بعد از اولین سفر طولانی باراک اوباما به خارج از کشور به عنوان رئیس جمهور، آمریکایی ها در دو ذهن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Who, on a Sunday jaunt to the shore or mountains, has not pitied some self - employed drudge?
[ترجمه گوگل]چه کسی، در یک سفر یکشنبه به ساحل یا کوهستان، برای برخی دلهره های خوداشتغال ترحم نکرده است؟
[ترجمه ترگمان]کی، در یک سفر یکشنبه به ساحل یا کوه، به کسی ترحم نکرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They are off for a day's jaunt to the beach.
[ترجمه گوگل]آنها برای یک روز گردش به ساحل رفته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای گردش روزانه به ساحل می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید