1. some old tapes produce a jarring sound
برخی نوارهای کهنه ی موسیقی صدای گوشخراشی می دهند.
2. Two of them had been jarring with each other.
[ترجمه گوگل]دو نفر از آنها با هم درگیر شده بودند
[ترجمه ترگمان]دو تن از آن ها با یکدیگر درگیر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The only jarring note was the cheap modern furniture.
[ترجمه گوگل]تنها نکته جالب توجه مبلمان مدرن ارزان بود
[ترجمه ترگمان]تنها یادداشت تکان دهنده، اثاثه نو مدرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her comments on future policy introduced a jarring note to the proceedings.
[ترجمه گوگل]نظرات او در مورد خط مشی آینده، یادداشت تلخی را به روند رسیدگی وارد کرد
[ترجمه ترگمان]نظرات او در مورد سیاست آینده، یادداشت jarring را به روند کار معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They've been jarring at each other since last night.
[ترجمه گوگل]از دیشب تا حالا با همدیگه سر و کله میزنن
[ترجمه ترگمان]از دیشب به هم jarring
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was a jarring note of triumph in his voice.
[ترجمه گوگل]نت تلخی از پیروزی در صدایش بود
[ترجمه ترگمان]حالتی حاکی از پیروزی در صدایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One more jarring landing on an injury that would have sent football players four times her size hobbling to the bench.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر به خاطر مصدومیتی که باعث می شد بازیکنان فوتبال چهار برابر او روی نیمکت هول کنند
[ترجمه ترگمان]ضربه دیگری به ضربه ای وارد شد که بازیکنان فوتبال را چهار بار در حالی که در حال حرکت بودند به نیمکت می فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One jarring blow crushed it all.
[ترجمه گوگل]یک ضربه گیج کننده همه چیز را خرد کرد
[ترجمه ترگمان]یک ضربه شدید همه را خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Then his outline moved upright, a jarring elastic shape like cartoon smoke gone mad.
[ترجمه گوگل]سپس طرح کلی او به حالت قائم حرکت کرد، شکل کشسانی مانند دود کارتونی دیوانه شده بود
[ترجمه ترگمان]سپس طرح کلی او به سمت راست حرکت کرد، شکلی که مانند دود کارتونی دیوانه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But then came the jarring moment, as breaking news intruded.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، لحظهای دردناک فرا رسید، زیرا اخبار فوری منتشر شد
[ترجمه ترگمان]اما آن وقت، همان لحظه، همان طور که خبر breaking وارد شده بود، به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the context of this chapter, Dore's comments strike a jarring note.
[ترجمه گوگل]در متن این فصل، نظرات دور یک یادداشت تلخ ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]در متن این فصل، نظرات Dore به یک یادداشت تکان دهنده دست می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Second, he navigated his way through complicated channels and delicate shoals without any jarring note.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، او راه خود را از طریق کانالهای پیچیده و انبوهیهای ظریف بدون هیچ یادداشتی هولناک طی کرد
[ترجمه ترگمان]دوم، راه خود را از طریق کانال های پیچیده و دسته های کوچک بدون لرزش، هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He jerked his head, and I was hit by a jarring chill.
[ترجمه گوگل]سرش را تکان داد و لرز شدیدی به من خورد
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و من با سرمای شدید به او برخورد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Branches scraping the truck again, a grinding downshift into first: and the truck jarring itself over dirt.
[ترجمه گوگل]انشعابات دوباره کامیون را می خراشند، یک دنده به سمت پایین تراشیده می شود: و کامیون خودش را روی خاک تکان می دهد
[ترجمه ترگمان]شاخه ها دوباره کامیون را خراش می دادند و شاخه ها را به زمین می کوبیدند؛ و کامیون خود را روی خاک سنگینی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید