janissary

/ˈdʒænɪsərɪ//ˈdʒænɪsərɪ/

معنی: سرباز پیاده نظام، ینی چری
معانی دیگر: janizary ترکی ینی چری

جمله های نمونه

1. The hapless governor, who had vainly tried to uphold the sultan's authority, was beheaded by the janissaries in 180
[ترجمه گوگل]فرماندار بدبخت، که بیهوده تلاش کرده بود تا قدرت سلطان را حفظ کند، در سال 180 توسط ینیچرها سر بریده شد
[ترجمه ترگمان]فرماندار نگون بخت که به عبث کوشیده بود قدرت سلطان را حفظ کند، در ۱۸۰ میلادی توسط the بریده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In fact, the behaviour of the janissaries bred a smouldering resentment which erupted from time to time into acts of armed resistance.
[ترجمه گوگل]در واقع، رفتار ینیچرها باعث ایجاد کینه شدیدی شد که هر از گاهی به اقدامات مقاومت مسلحانه تبدیل می شد
[ترجمه ترگمان]در واقع، رفتار of باعث ایجاد خشمی پنهانی شد که از زمان به زمان اعمال مقاومت مسلحانه آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At first the rebels appealed to the sultan, whose authority they claimed to be upholding against the janissaries.
[ترجمه گوگل]در ابتدا شورشیان به سلطان متوسل شدند که ادعا می کردند از اقتدار او در برابر ینیچرها حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا شورشیان متوسل به سلطان، که قدرت آن را بر آن داشتند که از the دفاع کنند، متوسل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Janissary archers shower the enemy with arrows, weakening and breaking formations before the infantry move in.
[ترجمه گوگل]تیراندازان جانیچی قبل از اینکه پیاده نظام وارد شوند، تیرها را به دشمن می‌بارانند، آرایش‌ها را ضعیف می‌کنند و می‌شکنند
[ترجمه ترگمان]archers با تیر کمان دشمن را زیر دوش بگیرند و قبل از حرکت پیاده نظام در حال پیشروی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Janissary Musketeers now fire consistently.
[ترجمه گوگل]تفنگداران جنیچی اکنون به طور مداوم شلیک می کنند
[ترجمه ترگمان]janissary Musketeers دیگه شلیک میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the Balkans, the Turks may have been slightly old-fashioned but their Janissary armies were no laughing matter for anyone facing them, even if they could be beaten.
[ترجمه گوگل]در بالکان، ترکها ممکن است کمی کهنه و قدیمی بوده باشند، اما ارتش یانچی آنها برای هر کسی که با آنها روبرو می شود خنده دار نبود، حتی اگر می شد آنها را شکست داد
[ترجمه ترگمان]در the، ممکن است ترک ها کمی قدیمی باشند، اما اگر کسی را در مقابل آن ها قرار دهند، حتی اگر هم بتوانند شکست بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Turkish army must play to its strengths, namely its formidable mounted archers and janissary units.
[ترجمه گوگل]ارتش ترکیه باید با نقاط قوت خود، یعنی کمانداران و یگان های ژانشاری قدرتمند بازی کند
[ترجمه ترگمان]ارتش ترک باید با نقاط قوت خود یعنی کمانداران mounted و واحدهای janissary بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرباز پیاده نظام (اسم)
dogface, doughboy, janissary, janizary

ینی چری (اسم)
janissary, janizary

انگلیسی به انگلیسی

• (history) soldier in the turkish army; faithful partisan, loyal supporter

پیشنهاد کاربران

بپرس