jam up

پیشنهاد کاربران

I'm so jammed up
خیلی سرم شلوغه . . مشغله کاری زیادی دارم
I'm very busy
هچل انداختن

گیر کردن، گیر انداختن
توقف یا حرکت کند ( به خاطر مانع، اضافه بار، خرابی، ناکارامدی، . . . )

بپرس