jalopy

/dʒəˈlɑːpi//dʒəˈlɒpi/

(امریکا- خودمانی) اتومبیل قراضه، ابوقراضه، اتومبیل یا هواپیمای کهنه و اسقاط

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: jalopies
• : تعریف: (informal) an old automobile in poor condition.
مشابه: heap

جمله های نمونه

1. I've sold my old jalopy to my neighbour's son.
[ترجمه Rose] من ماشین قراضه ام رو به پسر همسایه فروختم.
|
[ترجمه گوگل]من جالوپی قدیمی ام را به پسر همسایه ام فروخته ام
[ترجمه ترگمان]این ماشین jalopy رو به پسر همسایه م فروختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old jalopy clanked up the hill.
[ترجمه گوگل]ژلوپی قدیمی از تپه بالا آمد
[ترجمه ترگمان]ماشین jalopy قدیمی از تپه به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But long before that jalopy set out on Route 6 the wild oat had done its landscape-altering work.
[ترجمه گوگل]اما مدت‌ها قبل از آن که در مسیر 6 حرکت کند، یولاف وحشی کار تغییر چشم‌انداز خود را انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]اما طولی نکشید که jalopy در جاده ۶ شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have a special passion for that jalopy.
[ترجمه گوگل]من اشتیاق خاصی به آن jalopy دارم
[ترجمه ترگمان] من یه سودای ویژه برای اون ماشین jalopy دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My jalopy may be old and ugly but it gets me where I want to go!
[ترجمه گوگل]شايد ژالوپي من قديمي و زشت باشد اما مرا به جايي مي رساند كه مي خواهم بروم!
[ترجمه ترگمان]این ماشین jalopy ممکنه قدیمی و زشت باشه ولی هر جا که دلم بخواد می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You actually paid money for that jalopy?
[ترجمه گوگل]شما واقعا برای آن jalopy پول پرداخت کردید؟
[ترجمه ترگمان]تو واقعا پول این ماشین jalopy رو دادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ah, it was an old jalopy.
[ترجمه گوگل]آه، یک جالوپی قدیمی بود
[ترجمه ترگمان]اوه، این یه ماشین jalopy قدیمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'll use this jalopy.
[ترجمه گوگل]من از این jalopy استفاده خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من از این ماشین jalopy استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What did he do, other than ride around in his jalopy and sometimes help out in the supermarket?
[ترجمه گوگل]او چه کار کرد، به غیر از این که در غم و اندوه خود سوار شد و گاهی اوقات در سوپرمارکت کمک کرد؟
[ترجمه ترگمان]اون چیکار کرده بود، غیر از اینکه توی jalopy سوارش به شی و گاهی توی سوپرمارکت کمک کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The other day in the midst of Port-au-Prince, the great degraded capital city that is my home, I saw a car, an old battered car, a jalopy, falter and sputter and come to a slow halt.
[ترجمه گوگل]روزی دیگر در وسط پورتو پرنس، پایتخت تخریب شده بزرگی که خانه من است، یک ماشین دیدم، یک ماشین قدیمی ضرب و شتم، یک ماشین کتک خورده، تزلزل و کندروی کند و به آرامی متوقف شد
[ترجمه ترگمان]یک روز دیگر در میان پورت پرنس، پایتخت بزرگ شهری که خانه من است، ماشینی دیدم که یک ماشین قراضه قدیمی بود، یک ماشین قراضه، یک ماشین قراضه، که به سرعت متوقف می شد و متوقف می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• old junky car
a jalopy is an old, unreliable car; an old-fashioned word, often used humorously.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
My grandpa’s jalopy is a classic.
When discussing a car with faded paint and worn - out parts, a person might comment, “I drove a jalopy in high school. ”
A nostalgic individual might refer to an old family car as “the trusty jalopy we used to ride in. ”
Clunker
An old and broken - down car
ابوقراضه

بپرس