jacobin

/ˈdʒækəbən//ˈdʒækəbɪn/

معنی: راهب فرقه دومی نیکن، عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
معانی دیگر: راهب دومینیکن فرانسوی، (فرانسه: انقلاب 1789) عضو گروه دموکرات های رادیکال، راهب فرقه دومی نیکن dominican

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a society of radical democrats that used terrorist tactics during the French Revolution.

(2) تعریف: an extreme political radical who favors violent means to achieve an egalitarian society.
صفت ( adjective )
مشتقات: Jacobinic (adj.), Jacobinism (n.)
• : تعریف: of or relating to the Jacobins or their policies.

جمله های نمونه

1. Robespierre had to make his speeches in the Jacobin Club, as he was not eligible for election to the Assembly.
[ترجمه گوگل]روبسپیر مجبور شد سخنرانی های خود را در باشگاه ژاکوبن انجام دهد، زیرا او واجد شرایط انتخاب در مجمع نبود
[ترجمه ترگمان]روبسپیر می بایستی سخنرانی های خود را در باشگاه ژاکوبنها ایراد کند، زیرا صلاحیت انتخابات مجلس را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At that time, the ruling Jacobin faction leader Robespierre strongly supports this request.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، روبسپیر، رهبر جناح حاکم ژاکوبن، قویاً از این درخواست حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، رهبر جناح ژاکوبن حاکم به شدت از این درخواست حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The minimum singular value of the power flow Jacobin matrix can be used to evaluate the voltage stability margin.
[ترجمه گوگل]حداقل مقدار منفرد ماتریس ژاکوبین جریان قدرت را می توان برای ارزیابی حاشیه پایداری ولتاژ استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]حداقل مقدار واحد ماتریکس قدرت ژاکوبنها جریان قدرت را می توان برای ارزیابی حاشیه پایداری ولتاژ مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The logic was Jacobin, the authority deriving from a perceived mandate to recast time-honored practices.
[ترجمه گوگل]منطق ژاکوبین بود، اقتدار ناشی از یک دستور درک شده برای بازنویسی شیوه های قدیمی
[ترجمه ترگمان]منطق ژاکوبن بود، قدرتی که از دستور دریافت کنندگان دریافت شد تا اعمال احترام به زمان را تحت نظر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most states are Jacobin in spirit.
[ترجمه گوگل]بیشتر ایالت ها از نظر روحی ژاکوبن هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ایالات، ژاکوبن در روح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By studying on Jacobin matrix of planar, a method that can make the machine avoid singularity on operating is put forward.
[ترجمه گوگل]با مطالعه بر روی ماتریس ژاکوبین مسطح، روشی ارائه می شود که می تواند باعث شود ماشین از تکینگی در عملکرد جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]با مطالعه بر روی ماتریس ژاکوبنها مسطح، روشی که می تواند ماشین را وادار به اجتناب از singularity در عمل کند، جلو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As an important leader of Jacobin, Robes Pierre has brought the French Revolution to its climax.
[ترجمه گوگل]روبز پیر به عنوان رهبر مهم ژاکوبن، انقلاب فرانسه را به اوج خود رسانده است
[ترجمه ترگمان]پی یر به عنوان یکی از رهبران مهم ژاکوبنها، انقلاب فرانسه را به اوج خود کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some of them, such as sedition in both its Jacobite and Jacobin forms, have always interested historians.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها، مانند فتنه به دو صورت یعقوبی و یعقوبی، همواره مورخان را مورد توجه قرار داده است
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها، مانند فتنه در هر دو شکل Jacobite و ژاکوبنها، همواره به مورخان علاقه مند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This, however, did not prevent him from becoming a cult figure among some of the Jacobins and other revolutionaries.
[ترجمه گوگل]اما این امر مانع از تبدیل شدن او به یک شخصیت فرقه ای در میان برخی از ژاکوبن ها و دیگر انقلابیون نشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این مساله مانع از تبدیل شدن وی به یک شخصیت مذهبی در میان برخی از ژاکوبنها و انقلابیون دیگر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In 1589 Henry was himself assassinated by a fanatical Jacobin friar.
[ترجمه گوگل]در سال 1589 هنری خود توسط یک راهب متعصب ژاکوبین ترور شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۵۸۹، هنری با یک راهب fanatical به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Continuation power flow method, the strong tool of voltage stability analysis, can overcome the problem of singularity of Jacobin matrix when running close to collapse point.
[ترجمه گوگل]روش جریان توان ادامه، ابزار قوی تحلیل پایداری ولتاژ، می‌تواند بر مشکل تکینگی ماتریس ژاکوبین در هنگام اجرا نزدیک به نقطه فروپاشی غلبه کند
[ترجمه ترگمان]روش جریان برق، که ابزار قوی تحلیل پایداری ولتاژ است، می تواند در هنگام نزدیک شدن به نقطه ریزش، بر مساله منحصر بفرد بودن ماتریس ژاکوبنها غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It specifies the establishment of the kinematic equations and the Jacobin matrix. It also gives a detailed discussion on the singularity of the mechanism.
[ترجمه گوگل]برقراری معادلات سینماتیک و ماتریس ژاکوبین را مشخص می کند همچنین بحث مفصلی در مورد تکینگی مکانیسم ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این روش برقراری روابط سینماتیکی و ماتریس ژاکوبنها را مشخص می کند همچنین بحث مفصلی در مورد منحصر بفرد بودن مکانیسم ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Do you think anyone can govern innocently," Saint-Just the phrase taken of course from Saint-Just, one of the leaders of the Jacobin Reign of Terror during the French Revolution.
[ترجمه گوگل]«آیا فکر می‌کنید کسی می‌تواند بی‌گناه حکومت کند؟» سنت جوست که البته از سنت‌ژوست، یکی از رهبران حکومت ترور ژاکوبین در انقلاب فرانسه گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]سن - ژوست می گفت: \"آیا فکر می کنید که هر کسی می تواند معصومانه عمل کند،\" سن - ژوست که از \"سن - ژوست\"، یکی از رهبران دوران سلطنت ژاکوبن در دوران انقلاب فرانسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The robot visual servo control system mathematics model was built. The Image Jacobin Matrix for GRB-400 robot was established.
[ترجمه گوگل]مدل ریاضی سیستم کنترل بصری سروو روبات ساخته شد Image Jacobin Matrix برای ربات GRB-400 ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]مدل ریاضی سیستم کنترل فرمانیار هیدرولیکی ساخته شد ماتریکس Image Jacobin برای GRB - ۴۰۰ تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهب فرقه دومینیکن (اسم)
jacobin

عضو فرقه مذهبی مخالف دولت (اسم)
jacobin

انگلیسی به انگلیسی

• member of the radical jacobin party in during the french revolution; radical, revolutionary, extremist; dominican friar; type of domestic pigeon
of the jacobins of the french revolution; radical, extreme; of the order of dominican friars

پیشنهاد کاربران

بپرس