jack off


(خودمانی - زننده) جلق زدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (vulgar slang) to masturbate.

جمله های نمونه

1. The impact of the blow knocked Jack off balance.
[ترجمه گوگل]ضربه این ضربه تعادل جک را از بین برد
[ترجمه ترگمان]ضربه ضربه باعث شد که جک تعادلش را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He jacked off before I noticed it.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه من متوجه آن شوم، او را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه متوجه بشم بهش دستبرد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jack off his coat and went to bed.
[ترجمه گوگل]جک کتش را در آورد و به رختخواب رفت
[ترجمه ترگمان]جک کتش را درآورد و به رختخواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jack off his bicycle and got hurt.
[ترجمه گوگل]جک دوچرخه اش را پیاده کرد و صدمه دید
[ترجمه ترگمان]جک از دوچرخه اش پیاده شد و به او صدمه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They would jack off if they get the chance.
[ترجمه گوگل]اگر این فرصت را پیدا کنند، آنها را کنار می گذارند
[ترجمه ترگمان] اگه فرصتشو پیدا کنن، جک قطع میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jack off his bicycle and got hurt. A beautiful young nurse asked him to fill forms.
[ترجمه گوگل]جک دوچرخه اش را پیاده کرد و صدمه دید یک پرستار جوان زیبا از او خواست تا فرم ها را پر کند
[ترجمه ترگمان]جک دوچرخه را کنار زد و آسیب دید یک پرستار جوان زیبا از او خواست که فرم ها را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (vulgar slang) masturbate

پیشنهاد کاربران

jackoff
اسم، اصطلاح مبتذل/ آدم احمق عصبی، آدم پست
a stupid, irritating, or contemptible person
"they're all a bunch of jackoffs!"
همون jerk off و masturbate و استمنا خودمون
Grope your genital organ ( cock - pussy ) to make you cum
استمنا - خود ارضایی

بپرس