• : تعریف: someone skilled at a wide variety of jobs, esp. those requiring adept use of the hands.
جمله های نمونه
1. A Jack of all trades and master of none.
[ترجمه محمد] همه کاره و هیچ کاره
|
[ترجمه گوگل]جک همه کارها و استاد هیچکدام [ترجمه ترگمان] یه \"جک\" از همه trades و استاد هیچ کسی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]جک از همه تجارت و استاد هیچ [ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades و استاد هیچ کسی\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jack of all trades is of no trade.
[ترجمه گوگل]جک از همه معاملات بدون معامله است [ترجمه ترگمان] کار \"جک\" هیچ ربطی به تجارت نداره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jack of all trades, master of none.
[ترجمه گوگل]همه کاره و هیچ کاره [ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades، استاد هیچ\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Our gardener is a jack of all trades, he can do carpentering, decorating, a bit of plumbing, and so on.
[ترجمه نگین] باغبان ما یک آدم هم کارست.
|
[ترجمه گوگل]باغبان ما یک جک از همه حرفه هاست، می تواند نجاری، تزئینات، کمی لوله کشی و غیره انجام دهد [ترجمه ترگمان]باغبان ما همه معاملات و معاملات، نجاری و نجاری و غیره و غیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Indeed, you need to be something of a jack of all trades and passably good at most of them.
[ترجمه گوگل]در واقع، شما باید چیزی شبیه به همه معاملات باشید و در اکثر آنها به طور قابل قبولی خوب باشید [ترجمه ترگمان]در واقع، شما باید چیزی از جک تمام معاملات و نسب تا به خوبی انجام بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Jack has become Jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]جک تبدیل به جک همه حرفه ها و استاد هیچکدام شده است [ترجمه ترگمان] جک \"تبدیل به\" جک \"از همه trades و ارباب هیچ\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And his presence will cause others to become jealous, including the stealthy Jack of All Trades.
[ترجمه گوگل]و حضور او باعث حسادت دیگران از جمله جک مخفی همه تجارت ها می شود [ترجمه ترگمان]و حضور او باعث می شود دیگران حسودی کنند، از جمله the و باده ای تجارتی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Those who diversify too much run the risk of being a jack of all trades and master of none.
[ترجمه گوگل]کسانی که بیش از حد تنوع ایجاد می کنند، در معرض خطر این هستند که یک جک همه معاملات و استاد هیچکدام باشند [ترجمه ترگمان]کسانی که زیادی کار می کنند ریسکی هستند که همه trades و ارباب هیچ کدام از آن ها را به خطر بیندازند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
همه فن حریف (صفت)
assorted, jack of all trades
همه کاره (صفت)
versatile, jack of all trades
انگلیسی به انگلیسی
• someone who is a jack of all trades is able to do a variety of different jobs; often used to suggest that they are not expert at any particular one.
پیشنهاد کاربران
آچار فرانسه البته اصطلاحا
اچار فرانسه
مثال؛ She’s a jack of all trades, able to fix a car, cook a gourmet meal, and play the piano. In a discussion about job qualifications, one might say, “Employers often value candidates who are jacks of all trades. ” ... [مشاهده متن کامل]
A person might describe themselves by saying, “I’m a jack of all trades, always willing to learn and try new things. ”
ذوالفنون
همه فن تمام man/woman of many parts
همه فن حریف معادل با all rounder
کسی که در همه ی کارها مهارتی سطحی داره و استاد نیس master of none