jumble sale

/ˈdʒəmbl̩ˈseɪl//ˈdʒʌmbl̩seɪl/

(انگلیس) حراج اشیای متفرقه و مستعمل (معمولا به سود امور خیریه)، فروش کالاهای گوناگون نیم داروارزان

جمله های نمونه

1. There were hordes of people at the jumble sale.
[ترجمه گوگل]انبوهی از مردم در فروش شلوغی بودند
[ترجمه ترگمان]دسته دسته از افراد دسته دسته دسته دسته دسته دسته دسته دسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The jumble sale made £358 for cancer research.
[ترجمه گوگل]فروش درهم و برهم 358 پوند برای تحقیقات سرطان انجام شد
[ترجمه ترگمان]فروش jumble، ۳۵۸ پوند برای تحقیقات سرطان به وجود آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She acquired the painting at a jumble sale for the princely sum of 25p.
[ترجمه گوگل]او این نقاشی را در یک فروش درهم و برهم به مبلغ شاهزاده 25p به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او نقاشی را در فروش jumble به مبلغ < Number > ۲۵ < \/ Number > لیره به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We bundled up some old clothes for the jumble sale.
[ترجمه گوگل]ما چند لباس کهنه را برای فروش درهم و برهم جمع کردیم
[ترجمه ترگمان]چند تا لباس کهنه برای فروش jumble جمع کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have you any unwanted articles for the jumble sale?
[ترجمه گوگل]آیا مقاله ناخواسته ای برای فروش درهم و برهم دارید؟
[ترجمه ترگمان]وسایل ناخواسته برای فروش jumble دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A jumble sale will be held in the village hall on Saturday.
[ترجمه گوگل]روز شنبه در تالار دهکده فروشی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]روز شنبه یک حراج jumble در سالن دهکده برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Have those things for the jumble sale been looked out yet ?
[ترجمه گوگل]آیا آن چیزها برای فروش درهم و برهم هنوز بررسی شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این چیزها هنوز به هم ریخته نشده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jumble sale: A jumble sale will be held at the village hall on March 1
[ترجمه گوگل]فروش جمع و جور: یکم مارس در تالار دهکده فروشی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]حراج jumble: حراج jumble در روز ۱ مارس در سالن دهکده برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I bought it at a church jumble sale.
[ترجمه گوگل]من آن را در یک فروش کلیسا خریدم
[ترجمه ترگمان] من اینو تو یه حراج کلیسایی خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They've got a jumble sale under way already.
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر یک فروش درهم و برهم در راه هستند
[ترجمه ترگمان]به هر حال یک حراج پر سر و فروش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their clothes were hardly fit for a jumble sale.
[ترجمه گوگل]لباس های آنها به سختی برای فروش درهم و برهم مناسب بود
[ترجمه ترگمان]لباس آن ها به اندازه یک حراج معمولی مناسب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Your old clothes will be gratefully accepted by jumble sale organisers.
[ترجمه گوگل]لباس‌های قدیمی شما توسط سازمان‌دهندگان فروش درهم و برهم پذیرفته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]لباس های کهنه تان با خوشحالی توسط سازمان دهندگان فروش پذیرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are having a jumble sale at our school.
[ترجمه گوگل]ما در مدرسه مان یک فروش نامناسب داریم
[ترجمه ترگمان] ما داریم توی مدرسه مون حراج می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I got it for next to nothing in a jumble sale.
[ترجمه گوگل]من آن را تقریباً به هیچ وجه در یک فروش درهم و برهم گرفتم
[ترجمه ترگمان]من آن را برای هیچ چیز در یک حراج کوچک به دست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rummage sale, sale of second-hand articles contributed to raise money for charity
a jumble sale is a sale of cheap second-hand goods, usually held to raise money for charity.

پیشنهاد کاربران

بپرس