1. judges carefully noted the points of each horse
داوران به دقت مشخصات هر یک از اسبها را مورد ملاحظه قرار میدادند.
2. judges were trying to be efficient implements of justice
قضات میکوشیدند که مجریان موثر عدالت باشند.
3. itinerating judges
قضات سیار
4. a panel of judges at the ice-skating contest
گروه داوران مسابقات اسکی روی یخ
5. something that shakes the judges from their benches
آنچه که قضات را در مسند خود به لرزه در میآورد
6. he was one of the judges who couldn't be bought
او یکی از قضاتی بود که نمیشد او را با پول خرید.
7. to return a list of all judges
فهرست کلیهی قضات را گزارش دادن
8. he can take any measure that he judges necessary
او میتواند هر اقدامی که لازم بداند اتخاذ کند.
9. the final decision is in the hands of the judges
تصمیم نهایی در دست قضات است.
10. Judges had been engaging in sexual orgies.
[ترجمه ترگمان]قاضیان در orgies جنسی قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]قضات درگیر اعمال جنسی بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ...